1
مقدّمه
1این سخنانی است که موسی به قوم اسرائیل، هنگامیکه آنها در شرق رود اردن (واقع در صحرای موآب) بودند، گفت. شهرهای این ناحیه عبارت بودند از: سوف، فاران، توفل، لابان، حضیروت و دیذهب. 2از کوه سینا تا قادش برنیع از راه اَدوم سفری یازده روزه است. 3در روز اول ماه یازدهم سال چهلم، موسی هرآنچه را که خداوند فرمان داده بود، به بنیاسرائیل گفت. 4بعد از آن که او سیحون، پادشاه اموریان را که در حشبون حکومت میکرد و عوج، پادشاه باشان را که در عشتاروت و ادرعی حکومت میکرد، شکست داد. 5در آن سوی رود اردن در سرزمین موآب، موسی به شرح قوانین خداوند پرداخت.
او گفت: 6«وقتی ما در کوه سینا بودیم، خداوند خدای ما به ما چنین فرمود: 'شما به قدر کافی در این کوهستان توقّف کردهاید. 7اردو را جمع کرده، حرکت نمایید و به سرزمین کوهستانی اموریان و نواحی آن یعنی دشت اردن، کوهستانها، دشتها، حوالی سمت جنوب، سواحل مدیترانه، سرزمین کنعان، لبنان و تا رود فرات بروید و همه را تصرّف کنید. 8من این سرزمین را در برابر شما نهادهام، وارد شوید و آن را تصرّف کنید. چون این سرزمینی است که من، خداوند، به نیاکان شما ابراهیم و اسحاق و یعقوب و تمامی نسلهای آیندهٔ ایشان وعده داده بودم.'
انتخاب قضات
9«در آن روزها به شما گفتم: من به تنهایی نمیتوانم مسئولیّت شما را تحمّل کنم. 10خداوند تعداد شما را مثل ستارگان آسمان بیشمار ساخته است. 11خداوند خدای نیاکانتان، تعداد شما را هزار برابر افزایش دهد و طبق وعدهاش شما را برکت دهد. 12امّا چطور میتوانم به تنهایی به تمام دعواها و منازعات شما رسیدگی کنم؟ 13بنابراین از هر طایفه، چند مرد دانا، فهمیده و باتجربه را انتخاب کنید و من آنها را به رهبری شما تعیین مینمایم. 14شما با پیشنهاد من موافقت کردید. 15آن وقت من آن اشخاص دانا و باتجربهٔ هر طایفه را که شما انتخاب کردید، مأمور ساختم تا به عنوان رهبر گروههای هزار، صد، پنجاه و ده نفری انجام وظیفه کنند.
16«در آن موقع به رهبران امر کردم که در عین حال در امور قضایی هم به شما کمک کنند و دعواها و امور حقوقی مردم را چه از قوم خودشان باشند چه از بیگانه، از روی عدالت و بدون تبعیض داوری کنند. 17شما باید در قضاوت بیطرف باشید، به ضعیف و قوی یکسان گوش کنید و از کسی نترسید؛ زیرا داوری از طرف خداوند است. اگر حل مسئلهای برای شما مشکل باشد آن را نزد من بیاورید و من به آن رسیدگی میکنم.
18«در همان وقت برای همهٔ کارهایی که باید انجام دهید، دستوراتی صادر کردم.
ارسال جاسوسان از قادش برنیع
(اعداد 13:1-33)
19«طبق امر خداوند خدای خود، از کوه سینا حرکت کردیم و از بیابان وسیع و وحشتناک عبور نموده به کوهستان اموریان رفتیم. وقتی به قادش برنیع رسیدیم 20-21به شما گفتم که خداوند خدای ما، این سرزمین را به ما داده است. حالا بروید و طبق فرمان خداوند خدای نیاکانتان، آن را تصاحب کنید. نترسید و هراس به دل خود راه ندهید.
22«آنگاه همه نزد من آمدید و گفتید: 'بیایید چند نفر را پیشتر به آنجا بفرستیم تا آن سرزمین را بررسی کنند و بعد به ما خبر بدهند که از کدام طریق میتوانیم به آن سرزمین داخل شویم و با چه شهرهایی روبهرو میشویم.'
23«من با پیشنهاد شما موافقت کردم و دوازده نفر، یعنی یک نفر از هر طایفه انتخاب نمودم. 24آنها به راه افتادند و از کوهستانها گذشته به وادی اشکول رفتند و آنجا را بررسی کردند. 25آنها برگشتند و نمونههایی از میوههای آن سرزمین را با خود آوردند و گزارش دادند، آن سرزمینی را که خداوند خدای ما، به ما داده است سرزمینی حاصلخیز است.
26«امّا شما از ورود به آنجا امتناع نموده از فرمان خداوند سرکشی کردید. 27در خیمههایتان از یکدیگر به شکایت پرداختید و گفتید: 'چون خداوند از ما نفرت داشت، ما را از سرزمین مصر بیرون آورد تا ما را به دست اموریان تسلیم کند و از بین ببرد. 28چرا به آنجا برویم؟ برادران ما که به آنجا رفتند، با خبرهایی که آوردند، ما را ترساندند؛ زیرا گفتند که مردان آن سرزمین قویتر و قد بلندتر از ما هستند و دیوارهای شهرهایشان سر به فلک کشیده است و همچنین آنها آدمهای غولپیکری را که از فرزندان عناق هستند را هم در آنجا دیدهاند.'
29«امّا من به شما گفتم که هراسان نباشید و از آن مردم نترسید. 30خداوند خدای شما، راهنمای شماست و همانطور که قبلاً در مصر و همچنین در این بیابان در برابر چشمان شما جنگید، حالا هم برای شما جنگ میکند. 31در بیابان دیدید که چگونه شما را در امنیّت به اینجا آورد؛ مانند پدری که فرزندش را حمل میکند. 32امّا با همهٔ اینها و با وجودی که پیشاپیش شما حرکت میکرد تا جای مناسبی برای اقامت شما پیدا کند، بازهم شما به خداوند اعتماد نکردید. 33او قبل از شما حرکت کرد تا مکانی برای اردوی شما بیابد. او در سراسر سفر، در شب به وسیلهٔ ستونی از آتش و در روز با ستونی از ابر، شما را راهنمایی فرمود.
خداوند بنیاسرائیل را تنبیه میکند
(اعداد 14:20-45)
34«وقتی خداوند شکایت شما را شنید، خشمگین شد و قسم خورد و فرمود: 35'حتّی یک نفر هم از شما نسل شریر، روی آن سرزمینی را که من وعدهٔ مالکیّتش را به نیاکان شما داده بودم، نخواهد دید 36به غیراز کالیب پسر یفنه، که چون از من اطاعت کامل نمود. آن زمینی را که بررسی کرده است به او و فرزندانش میبخشم.' 37بهخاطر شما، خداوند از من نیز خشمگین شد و فرمود: 'تو هم به آن سرزمین داخل نخواهی شد. 38به جای تو، یوشع پسر نون که معاون توست، قوم اسرائیل را هدایت میکند. پس او را تشویق کن چون او رهبری قوم اسرائیل را در تصرّف آن سرزمین به عهده خواهد گرفت.'
39«سپس خداوند به همهٔ ما فرمود: 'فرزندان شما که هنوز بسیار جوان هستند و فرق خوب و بد را نمیدانند وارد آن سرزمین خواهند شد. کودکانی که شما گفتید اسیر دشمنان میشوند. من سرزمین را به آنها خواهم داد تا در آن ساکن شوند. 40امّا شما حالا بازگردید و از راهی که به طرف دریای سرخ میرود به بیابان بروید.'
41«آنگاه شما گفتید: 'ما در برابر خداوند گناه کردهایم، امّا اکنون میرویم و طبق فرمان خداوند میجنگیم.' پس همهٔ شما برای جنگ آماده شدید و فکر میکردید که به آسانی میتوانید آن ناحیهٔ کوهستانی را تسخیر کنید.
42«خداوند به من فرمود که به شما بگویم که جنگ نکنید؛ زیرا خداوند با شما نمیرود و دشمن، شما را شکست میدهد. 43من آنچه را که خداوند به من فرمود به شما گفتم، امّا شما توجّه نکردید. شما از روی غرور، در مقابل خداوند ایستادگی کردید و برای جنگ به کوهستان رفتید. 44سپس اموریانی که ساکنان آنجا بودند، به مقابلهٔ شما آمدند و مانند زنبور شما را دنبال کردند و شما را از اَدوم تا حُرما شکست دادند. 45آنگاه شما برگشتید و در حضور خداوند گریه کردید، ولی خداوند به فریاد شما گوش نداد.
46«بعد شما مدّت مدیدی در قادش ماندید.
2
سالهای آوارگی در بیابان
1آنگاه طبق امر خداوند بازگشتیم و از راهی که به طرف دریای سرخ میرود به بیابان رفتیم. سالهای زیادی در نواحی اَدوم سرگردان بودیم.
2«سپس خداوند به من فرمود که: 3به اندازهٔ کافی در این سرزمین کوهستانی سرگردان بودهاید، حالا به طرف شمال بروید 4و به مردم فرمان بده و بگو: شما بزودی از سرزمینی که به خویشاوندان شما یعنی پسران عیسو که در اَدوم ساکنند خواهید گذشت، ایشان از شما خواهند ترسید. پس احتیاط کنید. 5با آنها جنگ نکنید، زیرا من حتّی یک وجب از زمین ایشان را به شما نخواهم داد، چون من تمام سرزمین کوهستانی اَدوم را به عیسو دادهام. 6در آنجا برای غذا و آبی که مصرف میکنید، باید پول بپردازید.
7«خداوند خدایتان، در تمام مدّت چهل سالی که در این بیابان وسیع، سرگردان بودهاید در هر قدم، مراقب شما بوده از هر جهت به شما برکت داده است و به هیچ چیزی محتاج نبودهاید.
8«پس ما از سرحد اَدوم که خویشاوندان ما، یعنی فرزندان عیسو در آن زندگی میکردند، عبور نمودیم و بعد از جادهای که به طرف ایلت و عصیون جابر میرود گذشته رو به شمال به طرف بیابان موآب حرکت کردیم. 9خداوند به من فرمود: 'موجب آزار و اذیّت موآبیان که فرزندان لوط هستند، نشوید و با آنها جنگ نکنید، زیرا من از زمین آنها چیزی به شما نمیدهم، چون شهر عار را به آنها بخشیدهام.'»
10(یکی از طایفههای غولها که قبلاً در آنجا سکونت داشتند، ایمیان بودند 11که مثل غولهای عناقی قدی بلند داشتند. ایمیان مانند عناقیان، اصلاً از رفائیان بودند، امّا موآبیان آنها را ایمی میخواندند. 12حوریان هم قبلاً در اَدوم زندگی میکردند، امّا فرزندان عیسو آنها را بیرون رانده همه را از بین بردند و سرزمین ایشان را اشغال کردند، همانطور که اسرائیل، سرزمین مردم کنعان را که خداوند به آنها داده بود، تصرّف کرد.)
13«بعد به امر خداوند از وادی زارَد عبور کردیم. 14از ترک قادش برنیع تا عبور از بیابان زارد، سی و هشت سال گذشت. همانطور که خداوند فرموده بود، در این مدّت تمام مردان جنگی ما از بین رفتند. 15دست خداوند برضد آنها دراز بود تا اینکه همه را هلاک کرد.
16«بعد از آن که تمام مردان جنگی مردند، 17خداوند به من فرمود: 18'امروز باید از طریق عار از سرحد موآب عبور کنید. 19وقتی به سرحد عمونیان نزدیک شدید، به آنها آزار نرسانید و از جنگ با آنها خودداری کنید، زیرا من سرزمین آنها را به شما نمیدهم، چون آنجا را به فرزندان لوط بخشیدهام.'»
20(نام دیگر این ناحیه رفائیم است، یعنی نام مردمی که در آنجا زندگی میکردند. عمونیان ایشان را زمزمیان میخواندند. 21رفائیان قومی بزرگ و قدرتمند و مانند عناقیان قد بلند بودند. امّا خداوند ایشان را نابود کرد تا عمونیان بر ایشان غلبه کرده در سرزمین آنان ساکن شوند. 22خداوند به فرزندان عیسو هم به همین ترتیب کمک کرد و حوریان را که پیش از آنها در اَدوم سکونت داشتند، از بین برد و فرزندان عیسو تا به امروز به جای آنها در آن ناحیه زندگی میکنند. 23سرزمین ساحل مدیترانه نیز محل سکونت اهالی جزیرهٔ کریت شده بود. ایشان عویان را نابود کرده بر سرزمین ایشان به سوی جنوب تا شهر غزه ساکن شدند.)
24«پس از اینکه از سرزمین موآب گذشتیم، خداوند فرمود: 'از وادی ارنون عبور کنید و با سیحون، پادشاه حشبون بجنگید. من او را با سرزمینش به دست شما تسلیم میکنم. 25امروز وحشت را در دل مردم ایجاد مینمایم تا همهکس در همهجای دنیا از شما بترسند و وقتی نام شما را بشنوند به وحشت بیفتند.'
شکست سیحون، پادشاه حشبون
(اعداد 21:21-30)
26«پس من از بیابان قدیموت، نمایندگان خود را نزد سیحون، پادشاه حشبون فرستادم و با این پیام پیشنهاد صلح کردم: 27'اگر به ما اجازه بدهی که از سرزمینت عبور کنیم، ما تنها از شاهراه به سفر خود ادامه میدهیم و از آن به چپ یا راست قدم نمیگذاریم. 28غذا و آب خود را از شما میخریم. چیزی که از شما میخواهیم اجازهٔ عبور از خاک شماست و بس. 29فرزندان عیسو که در اَدوم سکونت دارند و همینطور موآبیان که در عار زندگی میکنند به ما اجازهٔ عبور از سرزمین خود را دادند. ما از طریق رود اردن به سرزمینی که خداوند به ما داده است، میرویم.'
30«امّا سیحون، پادشاه حشبون به ما اجازهٔ عبور نداد. خداوند او را سرسخت و لجوج ساخت تا ما او را شکست بدهیم و سرزمین او را تسخیر کرده، در آن ساکن شویم که تا امروز نیز هستیم.
31«آنگاه خداوند به من فرمود: 'من سیحون و سرزمین او را در برابر شما عاجز ساختهام؛ پس بروید و برای تصرّف آن دست به کار شوید.' 32وقتی سیحون با لشکر خود برای جنگ به یاهص آمد، 33خداوند خدای ما، او را به دست ما تسلیم کرد و ما او را همراه با فرزندان و تمام مردمش کشتیم. 34بعد از آن که شهرهای او را تصرّف کردیم، همهٔ مردان، زنان و کودکان را بکلّی از بین بردیم و هیچکسی را زنده نگذاشتیم. 35تنها گلّهها را به عنوان غنیمت برای خود نگه داشتیم و شهرهایی را که تسخیر کرده بودیم، غارت کردیم. 36از عروعیر که در کنار وادی ارنون است تا جلعاد، همهٔ شهرها را و همچنین شهری را که در میان درّه بود، تصرّف کردیم و هیچ شهری در برابر ما مقاومت نکرد؛ زیرا خداوند خدای ما، همه را در دستهای ما گذاشته بود. 37امّا به سرزمین عمونیان و ناحیه وادی یبوق و شهرهای کوهستانی که خداوند ما را از رفتن به آنها منع کرده بود، نزدیک نشدیم.
3
شکست عوج پادشاه
(اعداد 21:31-35)
1«بعد از آن به طرف باشان حرکت کردیم. پادشاه باشان با تمام لشکر خود برای مقابله ما به ادرعی آمد. 2خداوند به من فرمود: 'از او نترس، زیرا من او را همراه با تمام مردم و سرزمینش به تو سپردهام. با او همان رفتار را بکن که با سیحون، پادشاه اموریان در حشبون کردی.'
3«به این ترتیب خداوند خدای ما، عوج پادشاه باشان را هم با تمام مردم او به دست ما تسلیم کرد و ما همه را کشتیم و حتّی یک نفر را هم زنده نگذاشتیم. 4هر شصت شهر، یعنی تمام نواحی ارجوب سرزمین باشان و تمام قلعههای نظامی آنها را تصرّف کردیم. 5این شهرهای مستحکم با دیوارهای بلند و دروازههای پشتبنددار و همچنین چندین روستای بدون دیوار نیز به تصرّف ما درآمدند. 6همه را مثل سرزمین باشان بکلّی نابود ساختیم و تمام مردان و زنان و کودكان را هلاک کردیم. 7امّا گلّهها و غنایمی را که به دست آوردیم برای خود نگه داشتیم.
8«به این ترتیب ما تمام سرزمین دو پادشاه اموری را که در شرق رود اردن بود، یعنی از ناحیه وادی ارنون تا کوه حرمون تصرّف کردیم. 9(مردم صیدون کوه حرمون را سریون و اموریان آن را سنیر میگفتند.) 10ما تمام شهرهایی را که در آن جلگه واقع بودند همراه با سرزمین جلعاد و باشان تا سلخه و ادرعی به دست آوردیم.»
11(عوج، آخرین پادشاه رفائیان بود تابوت او که از سنگ ساخته شده بود حدود چهار متر طول و دو متر عرض دارد. این تابوت هماکنون نیز در شهر امونات در سرزمین ربّاه میباشد.)
طایفههای شرقی رود اردن
(اعداد 32:1-42)
12«بعد از آن که این سرزمین را تصاحب کردیم، آن را از عروعیر که در کنار وادی ارنون است با نصف کوهستان جلعاد و شهرهای آن به طایفههای رئوبین و جاد دادم. 13بقیّهٔ جلعاد و تمام سرزمین باشان را که عوج در آن سلطنت میکرد به نصف طایفهٔ منسی دادم.»
(ناحیهٔ ارجوب در باشان را سرزمین رفائیان هم مینامند. 14خانوادهٔ یائیر از طایفهٔ منسی سراسر ناحیه ارجوب را تا حدود جشوریان و معکیان تصرّف کردند و آنجا را به نام خود، یعنی حَوُوت یائیر نامیدند که تا به امروز به همین نام خوانده میشود.)
15«به خاندان ماخیر، جلعاد را دادم. 16طایفههای رئوبین و جاد، منطقهای را که از وادی یبوق در جلعاد (سرحد عمونیان) شروع میشد و تا وسط وادی ارنون وسعت داشت، اشغال کردند. 17سرزمین ایشان از غرب تا رود اردن، از دریاچه جلیل تا شمال، از دریای مُرده تا جنوب و در شرق تا کوه فسجه ادامه داشت.
18«من به شما گفتم خداوند خدای شما، این سرزمین را به شما داده است. پس تمام مردان مسلّح شما باید پیشاپیش قوم بروند و آنها را به آن طرف رود اردن برسانند. 19امّا زنان، کودکان و گلّهها را که میدانم تعداد آنها بسیار زیاد است، باید در همین شهرهایی که خدا به شما داده است، بمانند. 20خویشاوندان اسرائیلی خود را کمک کنید تا بتوانند سرزمینی را که خداوند در غرب اردن به آنها داده است، اشغال کنند. آنگاه شما میتوانید به سرزمینی که به شما دادهام بازگردید.
21«سپس به یوشع دستور داده گفتم: 'تو با چشمان خود دیدی که خداوند خدایت با آن دو پادشاه چه کرد. او با تمام ممالک آن طرف رود اردن هم، همین کار را میکند. 22از مردم آنجا نترسید، زیرا خداوند خدایتان برای شما میجنگد.'
به موسی اجازهٔ ورود به کنعان داده نمیشود
23«آنگاه من به حضور خداوند التماس کرده گفتم: 24'خداوندا، تو عظمت و قدرت دست خود را به این بندهٔ خود نشان دادی. هیچ خدایی در آسمان و زمین نمیتواند آنچه را که تو در حق ما کردی، بکند. 25حالا از تو تمنّا میکنم که به من اجازه بدهی تا به آن سوی رود اردن بروم و آن سرزمین حاصلخیز و کوهستانهای مرغوب و لبنان را ببینم.'
26«امّا خداوند بهخاطر شما از من خشمگین بود و به تقاضای من گوش نداد و به من فرمود: 'همین برای تو کافی است. دیگر در این باره حرفی نزن. 27به بالای کوه فسجه برو و از آنجا به سمت مغرب، شمال، جنوب و مشرق نظر بینداز. آن سرزمین را از دور خواهی دید، امّا از رود اردن هرگز عبور نخواهی کرد. 28ولی یوشع را به جانشینی خود بگمار و او را تقویت و تشویق کن، زیرا او قوم اسرائیل را به آن طرف رود اردن هدایت خواهد کرد و آن سرزمین را که تو از بالای کوه مشاهده میکنی تسخیر خواهد کرد.'
29«بنابراین ما در درّهٔ مقابل بیت فغور ماندیم.»
4
موسی مردم را به اطاعت تشویق میکند
1سپس موسی به قوم گفت: «حالا ای قوم اسرائیل به قوانینی که به شما یاد میدهم به دقّت گوش بدهید تا زنده بمانید و بتوانید به سرزمینی که خداوند خدای اجدادتان به شما داده است وارد شوید و آن را تصاحب کنید. 2شما نباید به احکامی که به شما میدهم بیافزایید و یا از آنها کم کنید، بلکه فقط همین احکامی را که از جانب خداوند خدایتان میباشد، بجا آورید. 3شما به چشم خود دیدید که خداوند چطور در بعل فغور تمام کسانی را که بت بعل را پرستش کردند، از بین برد. 4امّا چون شما به خداوند خدای خود، وفادار بودید تا امروز زنده ماندید.
5«طبق فرمان خداوند خدای خود، تمام قوانین او را به شما تعلیم دادهام. هنگامی که سرزمین را تسخیر کردید از آنها پیروی نمایید. 6اگر از آنها با دل و جان اطاعت کنید، نزد مردم در داشتن حکمت و بصیرت مشهور میشوید و چون مردم کشورهای دیگر این قوانین را بشنوند، خواهند گفت: 'این قوم بزرگ واقعاً دارای حکمت و بصیرت هستند.'
7«زیرا کدام قومی، هرقدر هم بزرگ باشد، مثل ما خدایی دارد که هر وقتیکه به حضور او دعا کنند، به آنها نزدیک باشد و دعایشان را فوراً قبول فرماید؟ 8کدام ملّتی، هرقدر هم بزرگ باشد، قوانینی این چنین عادلانه که امروز به شما دادم، دارد؟ 9لیکن احتیاط کنید و متوجّه باشید، مبادا در طول زندگی خود چیزهایی را که با چشمان خود دیدهاید فراموش کنید؛ بلکه به فرزندان و نوههای خود یاد بدهید. 10آن روزی را بهخاطر بیاورید که در کوه سینا در حضور خداوند ایستاده بودید، او به من فرمود: 'مردم را در حضور من جمع کن تا کلام مرا بشنوند و بیاموزند که تا زنده هستند به من احترام بگذارند و بتوانند فرزندان خود را تعلیم بدهند.'
11«شما نزدیک آمده در دامنه کوه ایستادید درحالیکه ابرهای سیاه و غلیظی کوه را پوشانیده بودند و شعلههای آتش از آن به آسمان زبانه میکشیدند. 12آنگاه خداوند از میان آتش با شما صحبت کرد و شما تنها آواز کلام او را شنیدید، امّا خودش را ندیدید. 13او پیمانی را که عبارت است از احکام دهگانهٔ او، بر دو لوح سنگی نوشت و به شما داد تا از آنها اطاعت کنید. 14آنگاه خداوند به من امر فرمود تا آن قوانین را به شما تعلیم بدهم که وقتی به سرزمینی که نزدیک به تصرّف و اشغال آن هستید، رسیدید از آنها پیروی نمایید.
نهی از بتپرستی
15«در آن روزی که خداوند در کوه سینا از بین آتش با شما صحبت کرد، هیچ شکل و صورتی را ندیدید، پس احتیاط کنید 16که با ساختن بت به هر شکل، چه زن چه مرد، 17و چه به صورت حیوان یا پرنده، 18خزنده یا ماهی، خود را آلوده نسازید. 19همچنین وقتی به آسمانها نگاه میکنید و آفتاب، مهتاب و ستارگان را میبینید، منحرف نشوید و آنها را سجده و پرستش نکنید. خداوند خدایتان آنها را برای تمام اقوام جهان ساخته است. 20خداوند شما را از کورهٔ آهن، یعنی از مصر بیرون آورد تا قوم خاص او باشید، طوری که امروز هستید.
21«خداوند بهخاطر شما از من خشمگین شد و قسم خورد که من از رود اردن عبور نمیکنم و در آن سرزمین حاصلخیز که به شما داده است قدم نمیگذارم. 22من در همین جا بدون آن که به آن طرف رود اردن بروم، میمیرم؛ امّا البتّه شما برای تصرّف آن سرزمین حاصلخیز به آنجا میروید. 23پس احتیاط کنید تا پیمانی را که خداوند خدایتان، با شما بست، از یاد نبرید. هیچ نوع بُتی نسازید، زیرا خداوند خدایتان، شما را از این کار منع کرده است 24و بدانید که او آتشِ سوزنده و خدای غیور است.
25«حتّی اگر سالها در آن سرزمین زندگی کنید و دارای فرزند و نوه شده باشید، خود را با ساختن بُتها آلوده نسازید. این در نظر خداوند پلید است و او را خشمناک میسازد. 26من امروز آسمان و زمین را علیه شما شاهد میگیرم که اگر مرا اطاعت نکنید، بزودی از روی زمین محو خواهید شد. در سرزمین آنسوی رود اردن که بزودی آن را تصرّف خواهید کرد، مدّت زیادی زندگی نخواهید کرد. 27خداوند شما را در بین اقوام پراکنده میکند و تعداد شما را کم میسازد. 28در آنجا بُتهایی را که از چوب و سنگ و به دست بشر ساخته شدهاند، خواهید پرستید؛ بُتهایی که نه میبینند، نه میشنوند، نه میخورند و نه میبویند. 29در آنجا به دنبال خداوند خواهید گشت و اگر با تمام قلب خود به جستجوی او بپردازید، او را خواهید یافت. 30هنگامیکه شما در دشواری هستید و همهٔ این وقایع رخ دهد، شما به سوی خداوند باز خواهید گشت و از صدای او اطاعت خواهید کرد. 31خداوند بخشنده است. او شما را تنها نخواهد گذاشت و نابود نخواهد کرد و او پیمانی را که با نیاکان شما بسته است، فراموش نخواهد کرد.
32«گذشته را، یعنی زمان قبل از تولّدتان را، حتّی زمانی را که خداوند انسان را بر روی زمین آفرید، جستجو کنید. همهٔ زمین را جستجو کنید، آیا هرگز چنین امر عظیمی واقع شده یا کسی چیزی مانند این شنیده است؟ 33آیا قومی هرگز صدای خداوند را در میان آتش شنیده که هنوز زنده باشد؟ 34آیا هرگز خدایی کوشش کرده است تا برود و قومی را از میان قومی دیگر برای خود برگزیند، همانگونه که خداوند خدای شما، این کار را برای شما در مصر انجام داد؟ در برابر چشمان شما، او قدرت عظیم خود را به کار برد. او بلا و جنگ آورد، نشانهها و شگفتیها انجام داد و باعث اتّفاق حوادث وحشتناک شد. 35خداوند این چیزها را به شما نشان داد تا بدانید خداوند خدای شماست و خدای دیگری به جز او وجود ندارد. 36او گذاشت تا صدای او را از آسمان بشنوید تا شما را تأدیب کند و در زمین، آتشِ عظیم خود را به شما نشان داد و شما کلام او را از میان آتش شنیدید. 37زیرا او نیاکان شما را دوست داشت و فرزندان ایشان را برگزید و شما را در حضور خود و با قدرت عظیمش از مصر خارج کرد. 38و اقوامی را که بزرگتر و نیرومندتر از شما بودند، بیرون راند تا شما را وارد کند و سرزمین آنها را به شما بدهد، چنانکه امروز است. 39پس حالا بدانید و فراموش نکنید که خداوند خدای آسمانها و همچنین خدای روی زمین است و به غیراز او خدای دیگری وجود ندارد. 40شما باید از فرمانهای او که امروز به شما میدهم پیروی کنید تا خود و فرزندان شما کامیاب گردید و برای همیشه در سرزمینی که خداوند خدایتان به شما داده است، زندگی کنید.»
شهرهای پناهگاه در شرق رود اردن
41بعد موسی سه شهر را در شرق رود اردن تعیین کرد 42تا اگر کسی مرتکب قتل ناخواستهٔ شخصی شد که دشمن او نبوده است، برای فرار از خطر مرگ به یکی از آنها پناه ببرد. 43این شهرها عبارت بودند از: باصر در همواری بیابان برای طایفهٔ رئوبین، راموت، در جلعاد برای طایفهٔ جاد و جولان، در باشان برای طایفهٔ منسی.
معرّفی قوانین خدا به قوم اسرائیل
44موسی این احکام و قوانین را هنگامی که قوم از سرزمین مصر خارج شدند و در شرق درّهٔ اردن، مقابل بیت فغور اقامت داشتند، به آنها داد. 45-46این همان سرزمینی بود که سیحون، پادشاه اموریان در آن سلطنت میکرد و پایتخت آن، شهر حشبون بود. موسی و قوم اسرائیل سیحون را با مردمش مغلوب ساختند. 47قوم اسرائیل سرزمین سیحون و همچنین سرزمین عوج پادشاه باشان را که هر دو از پادشاهان اموری در شرق رود اردن بودند، اشغال کردند. 48این سرزمین از عروعیر در کنار وادی ارنون تا کوه سریون که همان حرمون است امتداد داشت 49و شامل تمام منطقهٔ شرق رود اردن بود که از جنوب به دریای مُرده و از مشرق به کوهپایهٔ کوه فسجه منتهی میشود.
5
ده فرمان
(خروج 20:1-17)
1موسی قوم اسرائیل را گرد هم آورد و به آنها گفت: «ای قوم اسرائیل به احکام و قوانینی که امروز به شما میدهم، گوش بدهید. آنها را بیاموزید و به دقّت از آنها پیروی کنید. 2خداوند خدای ما، در کوه سینا پیمانی با شما بست. 3خداوند این پیمان را با پدران ما نبست، بلکه با همهٔ ما که امروز اینجا زنده هستیم. 4خداوند در آن کوه از میان آتش، با شما روبهرو حرف زد. 5در آن موقع من به عنوان واسطه بین خداوند و شما ایستاده بودم، زیرا شما از آن آتش میترسیدید و به بالای کوه نرفتید.
«خداوند فرمود: 6'من خداوند خدای تو هستم که تو را از مصر و از بردگی آزاد کردم.
7«'خدای دیگری را غیراز من پرستش نکن.
8«'هیچ مجسمه و یا تمثالی از آنچه بالا در آسمان و یا پایین در زمین است، برای خودت مساز. 9در مقابل هیچ بتی سجده مکن و آن را پرستش منما، زیرا من که خداوند خدای تو هستم. هیچ رقیبی را تحمّل نمیکنم و انتقام گناه کسانی را که از من نفرت کنند تا نسل سوم و چهارم از فرزندانشان میگیرم 10امّا من محبّت پایدار خود را تا هزاران نسل به کسانیکه مرا دوست دارند و احکام مرا اطاعت میکنند، نشان خواهم داد.
11«'نام مرا برای مقاصد شریرانه بر زبان میاور، زیرا من خداوند خدای شما، هرکس که نام مرا بیهوده بر زبان بیاورد، مجازات خواهم کرد.
12«'روز سبت را برگزار کن و آن را مقدّس بشمار، چون خداوند خدایت، به تو امر فرموده است. 13شش روز کارکن و تمام کارهایت را انجام بده. 14ولی روز هفتم، روز استراحت و مخصوص خداوند است. در آن روز هیچکس کار نکند. نه خودت، نه فرزندانت، نه غلامت، نه کنیزت، نه حیواناتت و نه غریبی که نزد توست. 15به یاد آور که در سرزمین مصر برده بودی و خداوند خدایت تو را با دستهای نیرومند خویش بیرون آورد، به این دلیل خداوند خدایت به تو امر کرد تا روز سبت را نگه داری.
16«'پدر و مادر خود را احترام کن، چنانکه خداوند خدایت امر میفرماید. اگر چنین کنی در سرزمینی که خداوند خدایت به تو میبخشد، عمر طولانی خواهی داشت.
17«'قتل نکن.
18«'زنا نکن.
19«'دزدی نکن.
20«'برضد همسایهٔ خود شهادت دروغ نده.
21«'به زنش، غلامش، کنیزش، گاوش، الاغش و هرچیزی که مال همسایهات باشد، طمع نداشته باش.'
22«خداوند این احکام را در کوه سینا با آواز بلند از میان آتش، ابر و تاریکی غلیظ اعلام فرمود و چیز دیگری به آنها نیفزود. او آنها را بر دو لوح سنگی نوشت و به من داد.
ترس مردم
(خروج 20:18-21)
23«چون شما صدای او را از تاریکی شنیدید و کوه را که در آتش شعلهور بود دیدید، با سران طایفههای خود نزد من آمدید 24و گفتید: 'خداوند خدای ما، جلال و عظمت خود را به ما نشان داد و ما صدای او را از میان آتش شنیدیم. امروز فهمیدیم که ممکن است انسان زنده بماند، حتّی اگر خدا با او صحبت کند. 25امّا اگر بار دیگر صدای خداوند را بشنویم حتماً میمیریم. این آتش هولناک ما را میسوزاند، 26زیرا تا به حال هیچ انسانی نتوانسته است که صدای خدای زنده را چنین که ما شنیدیم، بشنود و زنده بماند. 27پس خودت برو و به همهٔ سخنان خداوند خدای ما گوش بده. بعد بیا و هر آنچه را که خداوند خدای ما فرمود به ما بگو. آنگاه ما به اوامر خداوند گوش میدهیم و از آنها اطاعت میکنیم.'
28«خداوند سخنان شما را هنگامیکه با من سخن میگفتید، شنید و فرمود: 'من سخنانی را که این مردم به تو گفتند، شنیدم. هرآنچه گفتند نیکوست. 29کاش همواره چنین میاندیشیدند و از من میترسیدند و فرمانهای مرا بجا میآوردند تا همهچیز برای آنها و فرزندانشان تا ابد به نیکی بگذرد. 30حال برو و به آنها بگو که به چادرهای خود بازگردند. 31امّا تو همین جا در حضور من بمان و من تمام احکام، قوانین و دستورات خود را به تو میدهم تا تو به آنها تعلیم بدهی و آنها همه را در آن سرزمینی که به آنها میبخشم، بجا آورند.'
32«پس شما به دقّت از اوامر خداوند اطاعت کنید و از آنها سرپیچی ننمایید. 33طریق خداوند خدایتان را دنبال کنید تا در آن سرزمینی که به شما میدهم، زندگی طولانی و آسودهای داشته باشید.
6
فرمان بزرگ
1«این است فرمانها، قوانین و احکامی که خداوند خدای شما، به من امر کرد که به شما بیاموزم تا در سرزمینی که به سویش میروید و تصرّفش میکنید، بجا آورید. 2به این ترتیب شما، فرزندان و نوادگانتان از خداوند خدای خود بترسید و از قوانین او که من به شما میدهم، همیشه پیروی کنید تا عمر طولانی داشته باشید. 3پس ای اسرائیل بشنو و در انجام آنها دقّت کن! تا برای تو نیکو باشد تا در سرزمینی که غنی و حاصلخیز است، بسیار افزوده شوی همانطور که خداوند خدای نیاکانتان به شما قول داده است.
4«ای اسرائیل بشنو: خدای ما خداوند یکتاست. 5شما باید خداوند خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام توان دوست بدارید. 6دستوراتی را که امروز به شما میدهم در قلب خود نگه دارید. 7آنها را با دقّت به فرزندانتان بیاموزید و زمانی که در خانه و یا در راه هستید، هنگام استراحت و هنگامیکه بیدار میشوید، دربارهٔ آنها سخن بگویید. 8آنها را بر دست و پیشانی خود ببندید 9و بر سر در و دروازهٔ خانههای خود بنویسید.
از بیاطاعتی برحذر باشید
10«درست همانگونه که خداوند خدایتان به نیاکان شما، ابراهیم، اسحاق و یعقوب وعده داد؛ او سرزمینی با شهرهای بزرگ و غنی به شما خواهد بخشید که خودتان، آن را نساختهاید. 11خانههای آن مملو از چیزهای نیکو خواهد بود که شما آنها را تهیه نکردهاید، چاههایی در آن خواهد بود که شما حفر نکردهاید، تاکستانها و باغهای زیتونی که شما آنها را نکاشتهاید. هنگامی که خداوند شما را به این سرزمین بیاورد، تمام خوراک شما را فراهم خواهد کرد. 12احتیاط کنید، مبادا خدایی را که شما را از بردگی در مصر نجات داد، فراموش کنید. 13از خداوند خدای خود بترسید و فقط او را خدمت نمایید و به نام او سوگند یاد کنید. 14به دنبال خدایان دیگر، خدایان مردمی که در اطراف شما هستند، نروید؛ 15زیرا خداوند خدایتان که در بین شما حضور دارد، خدایی غیور است، مبادا آتش خشم او در برابر شما افروخته شود و شما را از روی زمین محو کند.
16«خداوند خدایتان را امتحان نکنید، چنانکه در مسا او را آزمودید. 17شما باید به دقّت از هر امر خداوند خدایتان پیروی کنید و احکام و دستورات او را که به شما داده است، بجا آورید. 18آنچه را که نیک و در نظر خداوند پسندیده است انجام دهید تا زندگی خوب و آسوده داشته باشید و به سرزمین خوبی که خداوند به اجدادتان وعده داده است، بروید و آن را تصرّف کنید 19و دشمنان خود را طبق وعدهٔ خداوند بیرون خواهید راند.
20«در آینده وقتی فرزندانتان از شما بپرسند: 'معنی قوانین، احکام و دستورات خداوند خدای ما که به شما داده است چیست؟' 21به آنها بگویید: 'ما در مصر بردهٔ فرعون بودیم، امّا خداوند با دست توانای خود ما را از سرزمین مصر بیرون آورد. 22ما با چشمان خود دیدیم که خداوند نشانهها، شگفتیها و بلاهای وحشتناک بر مصر و فرعون و تمام افرادش نازل کرد. 23ما را از آنجا بیرون آورد تا وارد سرزمینی کند که به نیاکان ما وعده داده بود. 24سپس خداوند به ما امر فرمود که احکام او را بجا آوریم و از خداوند خدای خود بترسیم تا چنانکه که امروز میبینید، زندگی طولانی و کامیابی داشته باشیم. 25اگر ما تمام احکامی را که خداوند خدای ما به ما امر فرموده است به دقّت و با اطاعت کامل بجا آوریم، او از ما راضی میشود.'
7
قوم برگزیدهٔ خدا
(خروج 34:11-16)
1«هنگامیکه خداوند خدایتان، شما را به سرزمینی که به آن وارد میشوید تا آن را تصاحب کنید، بیاورد و ملّتهایی چون حِتّیها، جَرجاشیها، اموریها، کنعانیها، فرِزیها، حویها و یبوسیها را که از شما بزرگتر و نیرومندترند، از سر راه شما دور کند، 2و هنگامیکه خداوند خدایتان آنها را به دست شما تسلیم و مغلوب سازد، شما باید آنها را بکلّی از بین ببرید. با آنها پیمان نبندید و به آنها ترحّم نکنید. 3با آنها ازدواج نکنید و نگذارید فرزندانتان با پسران و دختران ایشان ازدواج کنند، 4زیرا آنها فرزندان شما را از خداوند دور میکنند تا خدایان آنها را پرستش کنند. آنگاه خشم خداوند علیه شما برافروخته خواهد شد و شما را به سرعت نابود خواهد کرد. 5پس باید با آنها چنین رفتار کنید: قربانگاههایشان را ویران کنید، ستونهای آنها را بشکنید، شمایل الههٔ اشره را از بین ببرید و بُتهای آنها را در آتش بسوزانید. 6زیرا شما در نزد خداوند یک قوم مقدّس هستید و خداوند خدایتان شما را از بین تمام اقوام روی زمین برگزید تا قوم خاص او باشید.
7«خداوند شما را بهخاطر جمعیّت زیادتان دوست نداشت و برنگزید زیرا شما کوچکترین قومها بودید؛ 8بلکه بهخاطر این بود که شما را دوست داشت و به قَسَمی که به اجدادتان خورده بود، وفا کرد تا شما را با دست نیرومند خود از اسارت و بندگی نجات بخشد و از دست فرعون، آزاد کند. 9پس باید بدانید که خداوند خدای شما، خدای یگانه است. او خدایی با وفاست که عهد و پیمان خود را نگاه میدارد و محبّت پایدار خود را به دوستداران خود و آنهایی که از احکام او پیروی میکنند تا هزاران نسل نشان میدهد. 10امّا آنهایی را که از او تنفّر دارند، بدون درنگ مجازات خواهد کرد. 11پس از احکام، قوانین و دستورات او که همه را امروز به شما میدهم، به دقّت پیروی کنید.
برکات اطاعت از خدا
(تثنیه 28:1-14)
12«اگر شما به این احکام توجّه کنید و از آنها به دقّت پیروی نمایید، خداوند خدایتان، محبّت پایدار خود را به شما نشان میدهد و به پیمانی که از روی محبّت پایدار با اجداد شما بسته است، وفا میکند. 13او شما را دوست میدارد، برکتتان میدهد و به تعدادتان میافزاید. او شما و زمینتان را بارور و پرثمر میکند. غلّه، انگور، روغن، گلّه و رمهتان را در سرزمینی که به نیاکان شما وعده فرمود برکت میدهد و فراوان میسازد. 14شما خوشبختترین مردم روی زمین میشوید و هیچ یک از شما و حتّی گلّههایتان هم نازا نخواهد بود. 15خداوند هرگونه مرض را از شما دور میکند و نمیگذارد به آن امراض هولناکی که در مصر دیده بودید، دچار شوید؛ بلکه کسانیکه دشمن شما هستند به آن بیماریها مبتلا میگردند. 16شما باید تمام اقوامی را که خداوند به دستتان تسلیم میکند از بین ببرید. به آنها رحم نکنید، خدایان ایشان را نپرستید، چون در دام خطرناکی گرفتار میشوید.
17«شاید در دلتان بگویید که این قومها از ما بیشترند، چگونه میتوانیم آنان را اخراج کنیم. 18از آنها نترسید. فقط آنچه را که خداوند خدایتان در حق فرعون و مردم مصر کرد بهخاطر آورید. 19بلاهای وحشتناکی را که بر سر آنها آورد و نشانهها و شگفتیهایی را که نشان داد، به چشم خود مشاهده کردید و دیدید که چگونه دست توانای او شما را از سرزمین مصر بیرون آورد. خداوند خدایتان همین رفتار را هم با کسانی میکند که شما از آنها میترسید. 20از این گذشته خداوند خدایتان زنبورهایی خواهد فرستاد تا دشمنانی را که فرار کردهاند و پنهان شدهاند، نابود کنند. 21از آنها نترسید، زیرا خداوند خدایتان که همراه شماست، خدای بزرگ و با هیبتی است. 22خداوند خدای شما، اندکاندک این ملّتها را از جلوی راه شما دور خواهد کرد. شما نباید آنها را یکجا نابود کنید، زیرا در آن صورت تعداد حیوانات وحشی فزونی مییابد و شما را تهدید خواهند کرد. 23امّا خداوند خدایتان آنها را به دست شما تسلیم میکند و به وحشت میاندازد تا که همگی نابود شوند. 24او پادشاهان آنها را به دست شما میسپارد و شما نامشان را از صفحهٔ روزگار محو سازید. هیچکس قادر نخواهد بود که در مقابل شما مقاومت کند و شما همهٔ آنها را هلاک میکنید. 25بُتهایشان را در آتش بسوزانید. به نقره و طلایی که این بُتها از آن ساخته شدهاند، طمع نکنید و آن را برای خود نگیرید چون به دام میافتید، زیرا خداوند خدایتان آن را مکروه میداند. 26بُتها را به خانهٔ خود نیاورید. چون همان لعنتی که بر آنهاست، بر شما خواهد بود. از بُتها متنفّر و بیزار باشید چون لعنت خداوند بر آنهاست.
8
خداوند را از یاد نبرید
1«تمام فرمانهایی را که امروز به شما دادهام، به دقّت انجام دهید تا زنده بمانید و زیاد شوید، و وارد زمینی که خداوند به نیاکان شما وعده داده بود، شوید و آن را تصرّف کنید. 2شما باید به یاد داشته باشید که خداوند چگونه شما را در این چهل سال در بیابان هدایت کرد تا شما را فروتن کند و شما را بیازماید تا بداند در قلب شما چیست، آیا فرمانهای او را بجا میآورید یا نه. 3او شما را فروتن کرد و گرسنه گذاشت و بعد شما را با مَنّا تغذیه کرد که نه شما میشناختید و نه نیاکانتان تا به شما بفهماند که زندگی انسان فقط بسته به نان نیست، بلکه به هر کلمهای که خدا میفرماید. 4در این چهل سال لباسهای شما پاره نشد و پاهای شما متورّم نگشت. 5به یاد داشته باشید، همانطور که پدر، پسر خود را تأدیب میکند، خداوند خدایتان نیز شما را تأدیب میکند. 6پس شما باید از فرمانهای خداوند اطاعت کنید و در راه او قدم بردارید و از او بترسید. 7زیرا خداوند شما را به سرزمین حاصلخیزی میبرد که جویهای آب، چشمهها و رودخانهها از وادیها و کوههای آن جاری است 8سرزمینی که در آن گندم، جو، انگور، درختان انجیر، انار و زیتون، عسل 9و خوراک به فراوانی یافت میشود و در آنجا به هیچ چیزی محتاج نخواهید بود. آن سرزمین و کوههایش پُر از معادن آهن و مس میباشد. 10در آنجا بخورید و سیر شوید و خداوند خدایتان را بهخاطر این سرزمین با برکتی که به شما بخشیده، شکر کنید.
11«امّا احتیاط کنید که خداوند خدایتان را از یاد نبرید. احکام، قوانین و دستورات او را که امروز به شما ابلاغ میکنم، بجا آورید. 12در آنجا بخورید و سیر شوید و برای سکونت خود خانههای زیبا بسازید 13و هنگامیکه رمه، گلّه، نقره، طلا و داراییتان افزایش یابد، 14نباید مغرور شوید و خداوند خدایتان را که شما را از اسارت و بردگی در مصر بیرون آورد، فراموش کنید. 15او شما را در بیابان بزرگ و وحشتناک و خشک و بیعلف که پُر از مارهای سمی و کژدم بود، راهنمایی کرد. از دل سنگ خارا به شما آب داد. 16در آن بیابان شما را با مَنّا که اجدادتان آن را ندیده بودند، تغذیه کرد تا شما را فروتن سازد و بیازماید و در آخر به شما برکت بدهد. 17هیچگاه نگویید: 'ما با نیرو و قدرت خود این ثروت را به دست آوردهایم.' 18خداوند خدایتان را همیشه بهخاطر داشته باشید، زیرا اوست که به شما قدرت و ثروت عطا میکند تا وعدهای را که به نیاکانتان داده بود، انجام دهد. 19امّا اگر خداوند خدایتان را فراموش کنید و از خدایان دیگر پیروی کنید و آنها را بپرستید، من به شما اخطار میکنم که هلاکت شما حتمی است. 20مانند اقوامی که خداوند پیش روی شما نابود کرد، شما نیز نابود خواهید شد؛ زیرا شما از صدای خداوند خدایتان پیروی نکردید.
9
نتیجهٔ نافرمانی از خداوند
1«ای قوم اسرائیل بشنوید! شما امروز باید از رود اردن عبور کنید تا سرزمین آن طرف دریا را تصرّف کنید. مردمی که در آنجا زندگی میکنند بزرگتر و قویتر از شما هستند و شهرهای مستحکم و سر به فلک کشیده دارند. 2آنها مردمی قد بلند و قوی هستند، آنها غولند و شما شنیدهاید که میگویند کیست که بتواند در برابر فرزندان عناق مقاومت کند. 3بدانید امروز خداوند خدایتان پیش از شما مانند آتش سوزندهای به آنجا وارد میشود و آنها را نابود میکند و در مقابل شما تسلیم میسازد تا شما طبق وعدهٔ خداوند آنها را بیرون کنید و به سرعت نابود سازید.
4«وقتی خداوند خدایتان آنها را از سر راهتان دور کرد، نگویید: 'چون ما مردمی نیک هستیم، خداوند ما را به اینجا آورد تا آن را تصرّف کنیم.' بلکه به سبب شرارت ساکنان آنجا بود که خداوند آنها را از آنجا بیرون راند. 5بهخاطر عدالت و پاکی شما نیست که شما این سرزمین را تصرّف خواهید کرد، بلکه به دلیل شرارت این اقوام است که خداوند آنها را از نزد شما بیرون میکند تا وعدهای را که خداوند به نیاکان شما، یعنی ابراهیم، اسحاق و یعقوب داده است، عملی سازد. 6باز میگویم که خداوند خدایتان بهخاطر اینکه شما مردم نیكی هستید، این سرزمین حاصلخیز را به شما نمیدهد. شما برعکس قوم سرکشی هستید.
7«بهخاطر داشته باشید و فراموش نکنید که چطور آتشِ خشم خداوند خدایتان را در بیابان برافروختید. از همان روزی که شما از سرزمین مصر خارج شدید و به این سرزمین آمدید، بارها در مقابل خداوند سرکشی کردهاید. 8حتّی در کوه سینا هم او را به حدّی خشمگین ساختید که میخواست شما را از بین ببرد. 9هنگامیکه به بالای کوه رفتم تا لوحهای سنگی، یعنی لوحهای پیمانی را که خداوند با شما بست بگیرم، مدّت چهل شبانهروز گرسنه و تشنه در آنجا ماندم. 10خداوند، دو لوح سنگی را که با انگشت خود نوشته شده بود، به من داد و بر آنها تمام سخنانی که خداوند در روز اجتماع، در کوه از میان آتش به شما گفته بود، نوشته بود. 11خداوند بعد از چهل شبانهروز، این دو لوح سنگی یعنی لوحهای پیمان را به من داد.
12«بعد خداوند به من فرمود: 'فوراً برخیز و پایین برو، زیرا آن مردمی را که از سرزمین مصر آوردی، همه فاسد شدهاند. به سرعت از راهی که من به آنها نشان داده بودم، منحرف شده و برای خود بُتی ساختهاند.'
13«خداوند چنین فرمود: 'این قوم واقعاً مردمی سرکش هستند. 14پس مرا بگذار که آنها را از بین ببرم و نامشان را از صفحهٔ روزگار محو کنم. آنگاه برای تو قومی قویتر و بزرگتر از آنها به وجود میآورم.'
15«درحالیکه کوه شعلهور بود، من دو لوح پیمان خداوند را در دست داشتم و از کوه پایین آمدم. 16آنگاه وقتی بت گوسالهای را که ساخته بودید دیدم، دانستم که شما به راستی در مقابل خداوند گناه ورزیدهاید و خیلی زود از احکام خداوند سرپیچی کردهاید. 17من لوحهایی را که در دست داشتم در برابر چشمانتان بر زمین زده شکستم. 18بار دیگر مدّت چهل شبانهروز در حضور خداوند رو به خاک افتادم. نه نان خوردم و نه یک قطره آب نوشیدم. زیرا بهخاطر گناه شما و کارهای زشتی که کرده بودید، خداوند را به خشم آوردید. 19من میترسیدم که خداوند از شدّت خشم، شما را نابود سازد، امّا خداوند بار دیگر دعایم را قبول کرد. 20خداوند چنان بر هارون هم خشمگین شد که میخواست او را هلاک کند، امّا من در همان موقع شفاعت او را کردم. 21بعد گوسالهای را که شما ساخته بودید در آتش سوزاندم و آن را خُرد کرده خوب ساییدم تا مانند غبار نرم شد و آن را در نهری که از کوه جاری بود ریختم.
22«در تبعیره، مَسّا، قبروت و هتاوه هم خشم خداوند را برافروختید. 23وقتیکه خداوند در قادش برنیع به شما گفت: 'به سرزمینی که به شما دادهام بروید و آن را تصاحب کنید،' شما امر خداوند خدایتان را بجا نیاوردید؛ به او اعتماد ننموده، و از او اطاعت نکردید. 24از روزی که شما را میشناسم، علیه خداوند سرکشی کردهاید.
25«چون خداوند میخواست شما را از بین ببرد، من مدّت چهل شبانهروز در حضور او به خاک افتادم 26و به درگاه او دعا کردم و گفتم: 'ای خداوند، خدای من، این مردم را که قوم تو هستند با قدرت عظیمت از مصر نجات دادی. 27بندگانت ابراهیم، اسحاق و یعقوب را بهیاد آور و از سرکشی، شرارت و گناه این مردم چشم بپوش، 28زیرا مردم مصر خواهند گفت: چون خداوند نتوانست آنها را به سرزمینی که وعده داده بود برساند و بهخاطر اینکه از آنها نفرت داشت آنها را از اینجا بیرون برد تا در بیابان هلاک شوند. 29امّا این مردم، قوم تو هستند و تو آنها را با قدرت و بازوی توانایت به اینجا آوردی.'
10
موسی احکام دهگانه را دوباره دریافت میکند
(خروج 34:1-10)
1«آنگاه خداوند به من فرمود: 'دو لوح سنگی دیگر مانند لوحهای قبلی بتراش و یک صندوق چوبی بساز. لوحها را در صندوق بگذار و به بالای کوه نزد من بیا. 2من بر آنها همان احکامی را که بر لوحهای قبلی نوشته بودم و تو آنها را شکستی، دوباره مینویسم. آن وقت، تو آن دو لوح را در صندوق بگذار.'
3«پس من یک صندوق از چوب اقاقیا ساختم، دو لوح سنگی را هم مثل لوحهای قبلی تراشیدم و آنها را برداشته به بالای کوه رفتم. 4خداوند همان احکام دهگانه را که وقتی همهٔ شما در پایین کوه جمع شده بودید از میان آتش به شما داد، دوباره بر آنها نوشت. 5آنگاه من از کوه پایین آمدم و طبق فرمان خداوند لوحها را در صندوقی که ساخته بودم گذاشتم که تا امروز در آن قرار دارند.»
6(بعد قوم اسرائیل از بیروتِ بنییعقان به موسیره رفتند. در آنجا هارون درگذشت و به خاک سپرده شد و پسرش العازار، به جای او به خدمت کهانت گماشته شد. 7از آنجا به سفر خود ادامه داده به جدجوده کوچ کردند و سپس به یُطبات، سرزمینی که دارای جویهای آب روان بود رفتند. 8در همان وقت بود که خداوند طایفه لاوی را انتخاب کرد تا صندوق پیمان خداوند را حمل کنند و در حضور او بایستند و او را خدمت کنند و به نام او برکت بدهند که تا به امروز همین وظایف را انجام میدهند. 9به این دلیل است که به لاویان، مثل طایفههای دیگر سهمی در سرزمین داده نشد، چون خود خداوند میراث آنها میباشد، همانطور که خداوند خدای شما به آنها گفت.)
10«همانطور که پیشتر گفتم، من مثل دفعه اول مدّت چهل شبانهروز در بالای کوه ماندم. باز هم خداوند دعایم را قبول فرمود و نخواست شما را از بین ببرد. 11خداوند به من فرمود: 'برخیز به سفر خود ادامه بده و مردم را رهبری کن تا بروند و آن سرزمین را که به نیاکانشان وعده داده بودم، تصاحب کنند.'
توقع خداوند از قوم اسرائیل
12«پس حالا ای قوم اسرائیل، باید بدانید که خداوند از شما چه میخواهد: از خداوند خدایتان بترسید، طریق او را دنبال کنید، او را با تمام دل و جان دوست بدارید و خدمت کنید 13و احکام او را که امروز به شما ابلاغ میکنم و برای خیر و صلاح شماست بجا آورید. 14آسمان و زمین و هرآنچه در آنهاست، به خداوند تعلّق دارد. 15با این وجود، محبّت خداوند به نیاکان شما آنقدر بود که شما را به جای اقوام دیگر انتخاب کرد و شما هنوز قوم برگزیده او هستید. 16پس مطیع خداوند باشید و سرسختی نکنید. 17زیرا خداوند خدایتان، خدای خدایان و خداوندِ خداوندان است. خدایی است با عظمت و توانا و با هیبت. تبعیض را نمیپسندد و رشوه نمیگیرد. 18او به داد یتیمان و بیوهزنان میرسد. غریبان را دوست میدارد و برای آنها غذا و لباس تهیّه میکند. 19شما هم به غریبان شفقت نشان بدهید، زیرا شما نیز در سرزمین مصر غریب بودید. 20از خداوند خدایتان بترسید و تنها او را بپرستید. به او توکّل کنید و فقط به نام او قسم بخورید. 21او مایهٔ افتخار شما و همان خدایی است که در برابر چشمانتان معجزات بزرگی به شما نشان داد. 22هنگامیکه اجداد شما به مصر رفتند، هفتاد نفر بودند، حالا خداوند خدایتان تعداد شما را به اندازهٔ ستارگان آسمان ساخته است.
11
کارهای عظیم خداوند
1«خداوند خدایتان را دوست بدارید. اوامر، دستورات و قوانین او را همیشه بجا آورید. 2بهیاد داشته باشید که شما از روی تجربهتان معلوماتی در مورد خداوند حاصل کردید و این شما بودید نه فرزندانتان، که از طرف خداوند تأدیب شدید و عظمت، قدرت، هیبت 3و معجزات او را مشاهده نمودید و دیدید که با فرعون و تمام مردم سرزمین او چه کرد. 4شما مشاهده کردید که خداوند با ارتش مصر با اسبها و ارّابههای ایشان چه کرد و چگونه خداوند آب دریای سرخ را هنگامیکه آنها در تعقیب شما بودند بر سرشان ریخت و چگونه خداوند آنها را تا به امروز نابود کرد. 5شما میدانید خداوند در بیابان برای شما چه کرد، قبل از اینکه شما به اینجا بیایید. 6وقتی داتان و ابیرام، پسران الیاب، از طایفه رئوبین مرتکب گناه شدند، زمین دهان باز کرد و در برابر چشمان تمام مردم اسرائیل آنها را با خانواده، چادرها و مال و داراییشان در خود فرو برد. 7شما با چشمان خود کارهای عظیم خداوند را دیدهاید.
برکات سرزمین وعده
8«پس همهٔ این احکامی را که امروز به شما میدهم، بجا آورید تا قدرت آن را داشته باشید که سرزمینی را که اکنون وارد آن میشوید، تصرّف کنید. 9تا در سرزمینی که خداوند به نیاکان شما وعده داده بود؛ به ایشان و فرزندانشان بدهد عمر طولانی داشته باشید، سرزمینی که غنی و حاصلخیز است. 10این سرزمینی که شما بزودی وارد آن میشوید، مثل زمین مصر که از آنجا آمدهاید نیست که در آن تخم میکاشتید و با سختی آبیاری میکردید. 11بلکه این سرزمین از کوهها و دشتهایی تشکیل شده است که با آبِ باران سیراب میشود 12و خداوند خدایتان آن را پرورش میدهد و چشمان او همیشه و تمام سال متوجّه آن میباشد.
13«اگر شما تمام احکامی را که امروز به شما میدهم بجا آورید، خداوند خدایتان را دوست بدارید و با تمام قلب و جان او را خدمت کنید، 14آنگاه باران را به زمینتان در بهار و پاییز میفرستد تا غلّه، شراب و روغن فراوان داشته باشید. 15چراگاهها را برای چریدن گلّههایتان سبز و خرّم میسازد و برای خودتان هم غذای کافی میدهد که بخورید و سیر شوید. 16احتیاط کنید مبادا فریب بخورید و از خداوند روی برگردانید و پیرو خدایان غیر شوید و آنها را بپرستید. 17خشم خداوند علیه شما برافروخته خواهد شد و او درِ آسمان را خواهد بست و بارانی نخواهد بود و زمین محصولی نخواهد داد و شما بزودی در زمین خوبی که خداوند به شما داده است، نابود میشوید.
18«پس این سخنان را در دل و جان خود جای دهید و آن را مانند نشانهای بر دست و پیشانی خود، به عنوان یادآوری ببندید 19و به فرزندان خود تعلیم بدهید. همیشه دربارهٔ آنها صحبت کنید؛ خواه در خانه باشید، خواه در بیرون، خواه در بستر باشید، خواه بیدار. 20آنها را بر دو طرف چهارچوب خانهها و دروازههایتان بنویسید. 21آنگاه تا آسمان و زمین باقی است، شما و فرزندان شما در سرزمینی که خداوند به نیاکان شما وعده داده است، زندگی طولانی خواهید داشت.
22«همهٔ این احکام را که به شما میدهم، به دقّت بجا آورید: خداوند خدایتان را دوست بدارید، فرامین او را بجا آورید و نسبت به او وفادار بمانید. 23آنگاه خداوند همهٔ این اقوام را که بزرگتر و قویتر از شما هستند از سر راهتان بیرون میراند تا شما سرزمینهای آنها را تصرّف کنید. 24هر جایی که کف پای شما بر آن گذارده شود از آن شما خواهد بود. قلمروتان از طرف جنوب تا بیابان، از طرف شمال تا لبنان، از طرف شرق تا رودخانهٔ فرات و از طرف غرب تا دریای مدیترانه وسعت خواهد داشت. 25هیچکس نمیتواند در برابر شما مقاومت کند، چون خداوند خدایتان همانطور که قول داده است، هر کجا که بروید، ترس شما را در دل مردمی که با آنها روبهرو میشوید، خواهد گذاشت.
26«من امروز به شما حق انتخاب میدهم که بین برکت و لعنت یکی را انتخاب کنید. 27اگر از احکام خداوند خدایتان که امروز به شما میدهم اطاعت کنید، برکت میبینید؛ 28امّا اگر از فرمانهای خداوند خدایتان پیروی نکنید و از راهی که امروز به شما فرمان دادم خارج شوید و به دنبال خدایان دیگری که نمیشناختید بروید، لعنت خواهید شد. 29وقتی خداوند خدایتان شما را به آن سرزمینی که تصاحب میکنید، برساند برکت را بر کوه جرزیم و لعنت را بر کوه عیبال اعلام کنید. 30همانطور که میدانید، اینها دو کوهی هستند در غرب رود اردن، یعنی در سرزمین کنعانیانی که در دشت اردن، در مقابل جلجال زندگی میکنند. بلوط موره هم در آنجا واقع است. 31وقتی از رود اردن عبور کنید و به سرزمینی که خداوند خدایتان به شما میدهد رسیدید و در آنجا سکونت اختیار کردید، 32باید از تکتک احکامی که امروز به شما میدهم از دل و جان اطاعت نمایید.
12
جای معیّن برای عبادت
1«وقتی به سرزمینی که خداوند خدای نیاکانتان به شما داده است، وارد شدید، باید این احکام و قوانین را تا زنده هستید، بجا آورید. 2شما باید تمام عبادتگاههای مردمی را که سرزمین ایشان را اشغال میکنید، از بین ببرید، چه در بالای کوهها و تپّهها باشند و چه در زیر درختان سبز. 3قربانگاهها را ویران کنید، ستونهایشان را بشکنید و نشانههای الههٔ اشره را در آتش بسوزانید و بُتهای ایشان را قطعهقطعه کنید تا هرگز دیگر در آن مکانها ستایش نشوند.
4«شما نباید خداوند خدایتان را به طوری که آنها خدایان خود را میپرستند، پرستش کنید؛ 5بلکه جایی را که خداوند خدایتان خودش از بین طایفههای اسرائیل انتخاب میکند، آنجا را عبادتگاه خود بسازید. شما باید به آنجا بروید. 6قربانی سوختنی و دیگر قربانیهای خود را با ده درصد دارایی خود، هدایای مخصوص، هدایای نذری، هدایای داوطلبانه، نخستزادههای گلّهها و رمههایتان به آنجا بیاورید. 7آنجا در حضور خداوند خدایتان که شما را برکت داده است، شما و خانوادههایتان از دسترنج خود خواهید خورد و لذّت خواهید برد.
8«شما نباید مانند امروز رفتار کنید که هرکس هرچه در نظر خودش درست است، انجام میدهد؛ 9زیرا هنوز شما وارد سرزمینی که خداوند به شما داده است نشدهاید؛ مکانی که میتوانید در آن با آرامش زندگی کنید. 10هنگامیکه از رود اردن عبور کنید، خداوند اجازه میدهد آن سرزمین را تصرّف و در آنجا زندگی کنید. او شما را از همهٔ دشمنان حفظ خواهد کرد و شما در آرامش خواهید زیست. 11خداوند یک مکان را انتخاب خواهد کرد تا او در آنجا ستایش شود و در آنجا شما باید هر آنچه را به شما دستور دادهام، بیاورید، یعنی قربانیهای سوختنی و بقیّهٔ قربانیها، ده در صد دارایی و هدایای مخصوص که شما به خداوند وعده دادهاید. 12در آنجا در حضور خداوند، همراه با فرزندان و خدمتکاران خود و لاویانی که در میان شما هستند، شادمان باشید. بهخاطر داشته باشید که لاویان زمینی از خود ندارند. 13قربانیهای سوختنی خود را در هر جا که دلتان بخواهد تقدیم نکنید، 14بلکه شما باید فقط در یک محل که خداوند در میان یکی از طایفههای شما انتخاب میکند، قربانی کنید. فقط آنجا میتوانید قربانی سوختنی تقدیم کنید و کارهای دیگری را که به شما فرمان دادهام، انجام دهید.
15«امّا شما آزادید که حیوانات را ذبح کنید و گوشت آنها را در هر کجا که هستید، بخورید. شما میتوانید هر تعدادی را که خداوند به شما میدهد، بخورید. همهٔ شما چه پاک یا ناپاک میتوانید از آن بخورید، همانطور که گوشت آهو و غزال را میخورید. 16امّا شما نباید خون آن را بخورید، بلکه آن را مثل آب بر زمین بریزید. 17همچنین شما نباید هیچکدام از هدایا را در محلی که زندگی میکنید بخورید: ده درصد غلّه، شراب، روغن، نخستزادههای گلّه و رمه، چیزهایی را که برای خداوند نذر کردهاید، هدایای داوطلبانه و هدایای مخصوص. 18شما و فرزندانتان به همراه خدمتگزاران و لاویانی که در شهر شما زندگی میکنند، میتوانید از این هدایا در حضور خداوند خدایتان در مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، بخورید و شما باید در هر کاری که در حضور خداوند خدایتان انجام میدهید، شادمان باشید. 19مطمئن باشید که لاویان را تا زمانی که در سرزمین خود هستید، فراموش نکنید.
20«هنگامیکه خداوند خدایتان، مطابق وعدهٔ خود مرزهای شما را گسترش دهد، هر وقت که بخواهید میتوانید گوشت بخورید. 21اگر مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، از شما دور باشد؛ آنگاه آزاد هستید که گلّه یا رمهتان را که خداوند به شما داده است، همانطور که قبلاً به شما گفتم، در هر جایی که دلتان بخواهد ذبح کنید و گوشت آن را بخورید. 22همهٔ شما چه پاک یا ناپاک، میتوانید از آن بخورید، همانطور که گوشت آهو و غزال را میخورید. 23فقط مطمئن باشید که گوشتی را که در آن خون هست نخورید، زیرا حیات در خون است و شما نباید حیات را با گوشت بخورید. 24خون را برای غذا استفاده نکنید، بلکه آن را مانند آب بر زمین بریزید. 25اگر چنین کنید، با فرزندان خود در زندگی خیر میبینید، زیرا این کار شما خداوند را خشنود میسازد. 26ولی آنچه را که وقف خداوند میکنید -خواه هدایای نذری باشند خواه قربانیها- باید همه را به مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، بیاورید. 27قربانیهایی را که باید کاملاً سوخته شوند، در قربانگاه خداوند تقدیم کنید. همچنین قربانیهایی که گوشت آن را میخورید و خون آن را بر قربانگاه میریزید. 28دقّت کنید آنچه را به شما امر میکنم، اطاعت کنید و همیشه همهچیز برای شما و فرزندانتان به خیر خواهد گذشت. زیرا شما عمل درست و کاری که خداوند خدایتان را خشنود میکند، انجام میدهید.
از بتپرستی بپرهیزید
29«خداوند خدایتان ملّتهایی را که شما سرزمین آنها را تصرّف میکنید و در آنجا زندگی میکنید، نابود خواهد ساخت. 30بعد از آن که خداوند آن ملّتها را نابود کرد، مطمئن باشید که مراسم مذهبی آنها را انجام ندهید؛ سعی نکنید که بدانید آنها چگونه خدایان خود را پرستش میکنند تا شما هم به همان طریق خداوند را ستایش کنید. 31خداوند خدایتان را مانند خدایان ایشان پرستش نکنید؛ زیرا در مراسم ستایش خدایان خودشان کارهای زشتی را که خداوند شما از آن نفرت دارد، انجام میدهند. آنها حتّی فرزندان خود را در قربانگاه در آتش قربانی میکنند.
32«هر آنچه را که به شما فرمان دادهام، با دقّت انجام دهید؛ نه چیزی به آن بیفزایید و نه کم کنید.
13
1«اگر در بین شما انبیا و یا تعبیرکنندگان خواب وجود داشته باشند که به شما وعدهٔ معجزهای بدهند 2و آن معجزه هم تحقّق یابد، اگر آن وقت بگویند: 'بیایید که خدایان مردم دیگر را که شما هرگز نپرستیدهاید، پرستش کنیم،' 3به حرفهای ایشان توجّه نکنید. خداوند خدایتان از ایشان استفاده میکند تا شما را آزمایش کند و ببیند که شما خداوند را با تمام دل و جان دوست دارید. 4شما باید تنها از خداوند خدایتان پیروی کنید، فقط از او بترسید، احکام او را بجا آورید، او را بپرستید و به او وفادار باشید. 5آن انبیا و تعبیرکنندگان خواب که میگویند علیه خداوند، خدایی که شما را از بردگی در مصر نجات داد، سرکشی کنید، باید کشته شوند. چنین اشخاصی شرور هستند و ایشان، شما را از راهی که خداوند فرمان داده است، دور میکنند. آنها باید کشته شوند تا از این فتنه رهایی یابید.
6«اگر کسی حتّی برادر، پسر، دختر، زن یا صمیمیترین دوستتان، در خفا شما را تشویق کند و بگوید که بیایید خدایان دیگر را که هم برای شما و هم برای اجدادتان بیگانه هستند، بپرستیم 7یا یکی از آنها شما را تشویق نماید که خدایان مردمی را که در نزدیکی شما زندگی میکنند یا خدایان اقوام سرزمینهای دوردست را بپرستید، 8شما نباید قبول کنید و به حرف او گوش بدهید. به او رحم و شفقت نشان ندهید و از او محافظت نکنید. 9او را بکشید و دست خودتان، اولین دستی باشد که او را سنگسار کند و بعد دستهای تمام قوم. 10او را سنگسار کنید زیرا او میخواهد شما را از خداوند خدایتان که شما را از بردگی در مصر نجات داد، دور کند. 11آنگاه همهٔ مردم اسرائیل خواهند شنید که چه اتّفاقی افتاده است، آنها خواهند ترسید و دیگر هرگز کسی دست به چنین شرارتی نخواهد زد.
12«وقتی در شهرهایی که خداوند خدایتان برای سکونت به شما میدهد ساکن شوید، ممکن است بشنوید 13که اشخاص فرومایهای از قوم شما در شهر خود، مردم را گمراه کردهاند تا خدایانی را که شما هرگز پرستش نکردهاید، پرستش کنند. 14اگر شما چنین شایعهای شنیدید، با دقّت تحقیق کنید و اگر حقیقت داشت که چنین کار پلیدی انجام شده است، 15آنگاه همهٔ مردم شهر را بکُشید و گلّههای آن شهر را کاملاً نابود کنید. 16تمام دارایی مردم آنجا را در میدان شهر جمع کنید، آنگاه شهر و هرآنچه در آن است را بسوزانید و به عنوان قربانی به خداوند خدایتان تقدیم کنید. آن شهر باید برای همیشه ویرانه بماند و هرگز بازسازی نشود. 17از آنچه که حرام شده برای خود برندارید. آنگاه خداوند از شدّت خشم خود بازخواهد گشت و رحم و شفقت نشان خواهد داد و همانطور که به نیاکانتان وعده داد بود، به تعداد شما خواهد افزود، 18به شرطی که از احکام خداوند خدایتان که امروز به شما اعلام میکنم، پیروی نمایید و آنچه را که مورد پسند اوست، بجا آورید.
14
از سوگواری بپرهیزید
1«شما فرزندان خداوند خدایتان هستید و مثل دیگران در ماتم مردگان، خود را زخمی نکنید و موی جلوی سرتان را نتراشید، 2زیرا شما در نزد خداوند خدایتان مقدّس هستید و او شما را از بین تمام ملل جهان برگزید تا قوم خاص او و متعلّق به او باشید.
حیوانات حلال و حرام
(لاویان 11:1-47)
3«شما نباید گوشت حیوان حرام را بخورید. 4گوشت این حیوانات را میتوانید بخورید: گاو، گوسفند، بُز، 5آهو، غزال، گوزن و انواع بُز کوهی. 6هر حیوانی را که شکافته سُم باشد و نشخوار کند، میتوانید بخورید. 7امّا شتر، خرگوش و گورکن، اگر چه شکافته سُم هستند و نشخوار میکنند، گوشت آنها حرام است. 8گوشت خوک را با وجودی که شکافته سُم است ولی چون نشخوار نمیکند، نخورید. پس شما نه گوشت این حیوان را بخورید و نه به لاشهٔ آن دست بزنید.
9«از حیواناتی که در آب زندگی میکنند، تنها آنهایی را که باله و فلس دارند، میتوانید بخورید 10و آنهایی را که فاقد باله و فلس هستند نباید بخورید. آنها حرام هستند.
11«هر نوع پرندهٔ پاک را میتوانید بخورید، 12-18به غیراز اینها: عقاب، جغد، باز، شاهین، لاشخور، کرکس، کلاغ، شترمرغ، مرغ دریایی، لکلک، مرغ ماهیخوار، مرغ سقا، هُدهُد و خفاش.
19«تمام حشراتی که بال دارند، حرام هستند؛ آنها را نباید بخورید. 20شما تمام حشرات حلال را میتوانید بخورید.
21«حیوانی را که به مرگ طبیعی مُرده باشد، نباید بخورید. آن را به مسافری که در شهر شما باشد بدهید که بخورد و یا آن را به بیگانگان بفروشید. خودتان نخورید، زیرا شما برای خداوند خدایتان مقدّس هستید.
«بُزغاله یا برّه را در شیر مادرش نپزید.
قوانین ده در صد
22«از تمام محصولات زمینهای خود هرساله ده درصد را کنار بگذارید. 23سپس به مکانی که خداوند خدایتان برای پرستش انتخاب کرده است بروید و در آنجا در حضور او ده درصد غلّه، شراب، روغن زیتون و نخستزادگان گلّههایتان را بخورید. این کار را انجام دهید تا بیاموزید که چگونه همیشه، به خداوند احترام بگذارید. 24اگر معبد از خانهٔ شما بسیار دور است و شما نمیتوانید ده درصد محصولاتی را که خداوند با آنها شما را برکت داده است، به آنجا ببرید؛ 25آنگاه آنها را بفروشید و پولش را به مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده ببرید. 26در آنجا هرآنچه که میخواهید بخرید، از جمله گاو، گوسفند، شراب و نوشیدنی تخمیر شده و در حضور خداوند خدایتان شما و خانوادهتان بخورید و شادمانی کنید.
27«لاویانی را که در بین شما زندگی میکنند، فراموش نکنید؛ زیرا آنها صاحب ملک نیستند. 28در پایان هر سه سال باید ده درصد کلّ محصولات خود را در شهر خود جمع کنید. 29این غذا برای لاویان است که زمینی ندارند و همچنین بیگانگان، یتیمان و بیوه زنانی که در شهرهای شما زندگی میکنند که بیایند، بخورند و سیر شوند تا خداوند خدایتان به همهٔ کارهای شما برکت دهد.
15
سال هفتم
(لاویان 25:1-7)
1«در پایان هر هفت سال، باید وامهای بدهکاران خود را ببخشید. 2هرکسی که از همسایهٔ اسرائیلی خود طلبی دارد، باید آن را ببخشد. او نباید وام خود را طلب کند، زیرا خود خداوند این قرض را لغو کرده است. 3اگر یک نفر بیگانه از شما قرض گرفته باشد، میتوانید قرض خود را پس بگیرید؛ امّا هرگاه کسی از قوم خودتان به شما مقروض باشد، نباید آن را مطالبه کنید.
4«پس در بین شما هیچکسی نباید به چیزی محتاج باشد، چرا که خداوند خدایتان شما را در سرزمینی که به شما داده است، برکت خواهد داد و حتّی یک نفر از مردم شما فقیر نخواهد بود. 5اگر از او اطاعت کنید و دستورهایی را که امروز دادهام به دقّت انجام دهید، 6خداوند شما را طبق وعدهاش برکت خواهد داد. شما به ملّتهای زیادی وام خواهید داد ولی مجبور نخواهید شد که از کسی قرض کنید. شما بر ملّتهای زیادی حکومت خواهید کرد امّا آنها بر شما حکومت نخواهند کرد.
7«اگر در سرزمینی که خداوند خدایتان به شما میدهد، در یکی از شهرهایش، اسرائیلی نیازمندی باشد، خودخواه نباشید و از کمک کردن به او کوتاهی نکنید. 8بلکه سخاوتمند باشید و به اندازهٔ نیازش به او وام بدهید. 9از وام دادن به او بهخاطر نزدیکی سالی که وامها بخشیده میشود خودداری نکنید. اجازه ندهید چنین فکر پلیدی به ذهن شما راه یابد. اگر شما از دادن وام خودداری کنید، او علیه شما به درگاه خداوند ناله میکند و شما گناهکار شناخته خواهید شد. 10با سخاوت و بدون خودخواهی به او وام دهید و خداوند شما را در هر کاری برکت خواهد داد. 11همیشه افراد تنگدست و نیازمند اسرائیلی خواهند بود، پس من به شما فرمان میدهم با آنها سخاوتمند باشید.
رفتار با بردگان
(خروج 21:1-11)
12«هرگاه یک برادر یا خواهر اسرائیلی را بخرید، پس از شش سال خدمت، در سال هفتم باید او را آزاد کنید. 13هنگامیکه او را آزاد میکنید، او را دست خالی نفرستید. 14با سخاوت از برکاتی مانند گوسفند، غلاّت و شراب، که خداوند به شما داده است به او بدهید. 15به یاد بیاورید که شما در مصر برده بودید و خداوند خدایتان شما را آزاد کرد و به همین دلیل است که به شما این فرمانها را میدهم.
16«امّا اگر او به شما بگوید که من نمیخواهم شما را ترک کنم، زیرا او شما و خانوادهٔ شما را دوست دارد، 17آنگاه او را به دَم در ببرید و گوش او را با درفشی سوراخ کنید و بعد از آن او برای همیشه بردهٔ شما میباشد. با کنیزان خود نیز چنین رفتار کنید. 18هنگامیکه بردهای را آزاد میکنید، ناراحت نباشید؛ زیرا مدّت شش سال برای شما با نصف دستمزد یک کارگر استخدامی کار کرده است. این کار را انجام دهید و خداوند خدایتان شما را در همهٔ امور برکت خواهد داد.
نخستزادگان گاو و گوسفند
19«همهٔ نخستزادهگان نر گاو و گوسفند را وقف خداوند کنید. از این گاوها کار نکشید و پشم این گوسفندان را نچینید. 20شما میتوانید گوشت آنها را هر ساله با خانوادهٔ خود در حضور خداوند خدایتان در مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، بخورید. 21امّا اگر این حیوانات معیوب باشند، اگر کور و لنگ باشند یا هر عیب جدّی دیگری داشته باشند، شما نباید آنها را برای خداوند خدایتان قربانی کنید. 22همهٔ شما میتوانید این حیوانات را در خانههای خود بخورید، چه پاک یا ناپاک باشید. همانطور که گوشت آهو یا غزال، را میخورید. 23امّا خون آنها را نباید بخورید بلکه آن را مثل آب بر زمین بریزید.
16
عید فصح
(خروج 12:1-20)
1«در ماه ابیب عید فصح را به احترام خداوند خدایتان بجا آورید، زیرا در همین ماه بود که خداوند خدایتان هنگام شب، شما را از سرزمین مصر بیرون آورد. 2در عید فصح از رمه و گلّهتان برای خداوند خدایتان در مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، قربانی کنید. 3شما نباید گوشت قربانی را با نانی که با خمیرمایه پخته شده باشد بخورید. هفت روز نان فطیر بخورید. این نان، یادگار روزهای مشقّتبار شما در مصر و خاطرهٔ روزی است که با عجله آن سرزمین را ترک کردید. 4برای مدّت هفت روز هیچکس در سرزمین شما نباید خمیرمایه در خانهاش داشته باشد و گوشت حیوانی را که در عصر روز اول قربانی شده است، باید در همان شب بخورید.
5-6«در سرزمینی که خداوند خدایتان به شما میدهد، قربانی فصح را فقط در مکانی که خدا برای پرستش خود برگزیده، انجام دهید و نه جایی دیگر. در هنگام غروب قربانی کنید، زیرا در غروب بود که شما مصر را ترک کردید. 7گوشت قربانی را در مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، بپزید و بخورید و صبح روز بعد به خانهٔ خود بازگردید. 8مدّت شش روز بعد از آن نان فطیر بخورید. در روز هفتم همهٔ شما برای پرستش خداوند خدایتان جمع شوید و به هیچ کار دست نزنید.
عید نوبر محصولات
(خروج 34:22؛ لاویان 23:15-21)
9«هفت هفته بعد از آغاز فصل درو، 10عید نوبر محصولات را برگزار کنید و هدایای داوطلبانه خود را به نسبت برکتی که خداوند خدایتان به شما داده است، برای احترام به او تقدیم کنید. 11همه با فرزندان، خدمتکاران، لاویان، بیگانگان، یتیمان و بیوه زنانی که در شهرهای شما زندگی میکنند، در حضور خداوند شادی کنید. این کار را در مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، انجام دهید. 12مطمئن باشید که از این فرمانها پیروی میکنید و فراموش نکنید شما در مصر برده بودید.
عید خیمهها
(لاویان 23:33-43)
13«عید خیمهها را بعد از آن که خرمن خود را کوبیدید و آب انگورها را گرفتید، برای هفت روز برگزار کنید. 14این عید را با فرزندان، خدمتکاران، لاویان، بیگانگان، یتیمان و بیوهزنانی که در شهرهای شما زندگی میکنند، برگزار کنید. 15خداوند خدایتان را با برگزاری این جشن به مدّت هفت روز در مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، محترم بشمارید. شادمان باشید زیرا خداوند محصولات و کار شما را برکت داده است.
16«همهٔ مردان شما سه بار در سال برای پرستش خداوند در مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، در روزهای عید فصح، عید نوبر محصولات، و عید خیمهها جمع شوند. هر مرد باید هدیهای با خود بیاورد. 17هریک به اندازهٔ توانایی و برکتی که خداوند به او داده است.
قضات و مأموران دولتی
18«برای هر یک از طایفههایتان در شهرهایی که خداوند خدایتان به شما میدهد، قضات و مأموران را بگمارید تا مردم را عادلانه داوری کنند. 19در داوری بیعدالتی نکنید، طرفداری ننمایید و رشوه نگیرید؛ زیرا رشوه، حتّی چشمان مردم دانا و صادق را کور میکند و اشخاص راستگو را دروغگو میسازد. 20از عدالت کامل پیروی کنید تا در سرزمینی که خداوند خدایتان به شما میدهد، زنده بمانید و مالک آن شوید.
بتپرستی
21«شما نباید ستون چوبی الههٔ اشره را در کنار قربانگاه خداوند خدایتان قرار دهید 22و نباید هیچ ستون سنگی را برای پرستش برپا کنید. خداوند خدایتان از آن نفرت دارد.
17
1«برای خداوند خدایتان گاو یا گوسفندی را که معیوب باشد، قربانی نکنید؛ زیرا خداوند از این کار بیزار است.
2«اگر شنیدید که در یکی از شهرهای شما مردی یا زنی علیه خداوند مرتکب گناه شده است و پیمان او را شکسته است، 3و خدایان دیگری را ستایش و خدمت میکند و یا خورشید و ماه یا ستارگان را برخلاف فرمان خداوند میپرستد، 4هنگامیکه چنین خبری را میشنوید، با دقّت آن را بررسی کنید. اگر چنین کار زشتی در اسرائیل اتّفاق افتاده 5آنگاه آن مرد یا زن گناهکار را به بیرون شهر ببرید و سنگسارش کنید تا بمیرد. 6امّا حکم مرگ باید با شهادت دو یا سه نفر شاهد صادر شود. شهادتِ تنها یک نفر قابل قبول نیست. 7اول شاهدان باید برای کشتن او سنگها را پرتاب کنند و بعد سایر مردم. به این ترتیب محیط شما از گناه و شرارت پاک میشود.
حکم قضات و کاهنان
8«ممکن است که بعضی از دعاوی برای قضات محل قضاوتش بسیار دشوار باشد، مانند حق مالکیّت، صدمات بدنی و یا تفاوت بین قتل خواسته یا ناخواسته. در این صورت به مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، بروید. 9آنگاه دعوی خود را نزد کاهن و قاضی وقت ببرید و بگذارید تا ایشان قضاوت کنند. 10آنها حکم صادر خواهند کرد و شما باید دقیقاً آنچه را به شما میگویند، انجام دهید. 11حکم آنها را بپذیرید و دستورات ایشان را با همهٔ جزئیات انجام دهید. 12هرکس که جرأت کند که از قاضی یا کاهن سرپیچی کند، باید کشته شود. به این ترتیب شما این شر را از اسرائیل پاک میکنید. 13آنگاه همه خواهند شنید و خواهند ترسید و دیگر کسی جرأت نخواهد کرد که به اینگونه عمل نماید.
قوانین مربوط به پادشاه
14«بعد از اینکه سرزمینی را که خداوند به شما خواهد داد، تصرّف کردید و در آن ساکن شدید، آنگاه شما خواهید گفت که مانند اقوام دیگری که اطراف شما هستند، به پادشاهی نیاز دارید. 15مطمئن باشید که پادشاهی را که انتخاب میکنید، برگزیدهٔ خداوند است. او باید از قوم شما باشد، بیگانه را برای پادشاهی انتخاب نکنید. 16پادشاه نباید تعداد زیادی اسب برای ارتش خود داشته باشد و او نباید مردم را به مصر بفرستد تا اسب بخرند، زیرا خداوند گفته است که هرگز به مصر باز نگردید. 17پادشاه نباید زنهای فراوانی داشته باشد، زیرا این باعث میشود که از خداوند دور بشود. او نباید برای خود نقره و طلای زیاد جمع کند. 18هنگامیکه او پادشاه شد، باید نسخهای از قوانین خداوند و تعالیم او را از روی نسخهٔ اصلی که توسط کاهنان نگهداری میشود داشته باشد. 19او باید این کتاب را در دسترس خود نگه دارد و در تمام طول عمرش از آن بخواند تا یاد بگیرد که چگونه خداوند را احترام بگذارد و از همهٔ فرمانهای او با دقّت پیروی کند. 20این کار باعث میشود که فکر نکند از دیگر مردم اسرائیل برتر است و از فرامین خداوند منحرف نشود. پس برای سالیان زیادی پادشاهی خواهد کرد و فرزندان او برای نسلها بر اسرائیل حکومت خواهند کرد.
18
سهم کاهنان و لاویان
1«طایفه کاهنان لاوی از زمینهای اسرائیل سهمی نخواهند داشت. در عوض، زندگی آنها به وسیلهٔ هدایا و قربانیهایی که به خداوند تقدیم میشود، تأمین گردد. 2آنها نباید زمینی داشته باشند؛ زیرا امتیاز کاهن خداوند بودن، سهم آنها میباشد، همانطور که خداوند وعده داده است.
3«هرگاه گاو یا گوسفندی را قربانی میکنید، شانه، دو بناگوش و شکمبه را به کاهنان بدهید. 4همچنین نوبر محصولات، شراب، روغن زیتون و پشم گوسفندان را به آنها بدهید. 5خداوند از میان همهٔ شما طایفهٔ لاوی را برگزید تا برای همیشه کاهنان خدمتگزار او باشند.
6«هر فرد لاوی از هر شهر سرزمین اسرائیل که باشد، میتواند به مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده بیاید 7و میتواند به عنوان کاهن خداوند خدای خود، خدمت کند، مانند دیگر لاویان که آنجا خدمت میکنند. 8به او باید به اندازهٔ کاهنان دیگر سهم غذا برسد و میتواند هر آنچه را که خانوادهٔ او برایش میفرستند، نگاه دارد.
اخطار علیه بتپرستی
9«وقتی به سرزمینی که خداوند خدایتان به شما داده است، وارد شدید از آداب زشت مردمی که در آنجا هستند، پیروی نکنید. 10-11فرزندان خود را در آتش قربانگاه قربانی نکنید. از فالگیری، غیبگویی، رمالی و جادوگری بپرهیزید. با ارواح مردگان مشورت نکنید. 12خداوند خدایتان از مردمی که این کارهای زشت را انجام میدهند، بیزار است و به همین دلیل است که مردم آن سرزمینها را در زمانی که شما پیشروی میکنید، بیرون میراند. 13کاملاً به خداوند وفادار باشید.
وعدهٔ فرستادن یک نبی
14«مردمی که سرزمین ایشان را تصاحب میکنید، به غیبگویان و فالگیران گوش میدهند، ولی خداوند خدایتان اجازه نمیدهد که شما چنین کنید. 15خداوند خدایتان از بین شما یک نبی مانند من برای شما برمیانگیزاند. شما باید از او پیروی کنید.
16«روزی که در پایین کوه سینا جمع شده بودید گفتید: 'اگر بار دیگر آواز خداوند خدای خود را بشنویم و یا آن آتش حضور خداوند را ببینیم، از ترس میمیریم.' 17آنگاه خداوند به من فرمود: آنچه گفتند بجاست. 18من از بین آنها یک نبی مانند تو برای ایشان میفرستم. من به او خواهم گفت که چه بگوید و او به مردم همهٔ فرامین مرا خواهد گفت. 19او به نام من سخن خواهد گفت و هرکس را که از او اطاعت نکند، مجازات خواهم کرد. 20امّا اگر نبیای جرأت کند به نام من سخن بگوید، هنگامیکه من به او فرمان نداده باشم، او باید برای این کار بمیرد و همچنین هر نبیای که به نام خدایان دیگر سخن بگوید.
21«شما ممکن است از خود بپرسید، چگونه میتوان فهمید که پیام نبی از طرف خداوند نیست. 22اگر نبیای به نام خداوند سخن بگوید و آنچه گفته است به حقیقت نپیوندد، آن پیام از خداوند نیست. آن نبی از طرف خودش سخن گفته است و شما نباید از او بترسید.
19
شهرهای پناهگاه
(اعداد 35:9-34؛ یوشع 20:1-9)
1«بعد از آن که خداوند خدایتان مردمی را که سرزمین ایشان را به شما خواهد داد، نابود کرد و بعد از اینکه شما شهرها و خانههای ایشان را تصرّف کردید و در آنجا ساکن شدید، 2-3آن سرزمین را به سه منطقه تقسیم کنید و در هر کدام شهری را که رسیدن به آن آسان باشد مشخص کنید. آنگاه مردی که مرتکب قتل شده است، میتواند به آنها برای حفاظت فرار کند. 4هرگاه مردی مرتکب قتل ناخواستهٔ شخصی که دشمن او نبوده بشود، میتواند به یکی از این شهرها فرار کند و در امان باشد. 5برای نمونه، اگر مردی با همسایهٔ خود برای قطع کردن درخت به جنگل برود و هنگام قطع درخت، تبر از دستهاش جدا شود و باعث مرگ مرد دیگر شود، او میتواند به یکی از این شهرها فرار کند و امن باشد. 6اگر فقط یک شهر وجود داشته باشد، ممکن است که فاصلهاش دور باشد و مدّعی خون مقتول به متّهم برسد و در خشم، مرد بیگناهی را بکشد. به خصوص که آن مرد در اثر تصادف کشته شده و دشمن او نبوده. 7به این دلیل است که من دستور دادهام که سه شهر در نظر بگیرید.
8«هنگامیکه خداوند سرزمین شما را وسعت دهد، همانطور که به نیاکان شما فرمود و تمام سرزمینی را که وعده داده بود به شما بدهد، 9آنگاه شما باید سه شهر پناهگاه دیگر نیز داشته باشید. اگر هرچه را امروز فرمان دادهام انجام دهید و اگر خداوند خدایتان را دوست داشته باشید و طبق تعالیم او زندگی کنید، او این سرزمین را به شما خواهد داد. 10چنین کنید تا مردم بیگناه کشته نشوند و شما به علّت کشتن آنها در سرزمینی که خداوند به شما خواهد داد، گناهکار نباشید.
11«امّا اگر شخصی با کسی دشمنی داشته باشد و او را عمداً بکشد و بعد به یکی از آن شهرها فرار کند، 12در آن صورت رهبران شهر خودش، باید به دنبال قاتل بفرستند که او را از آنجا بیاورند و به دست مدّعی خون مقتول تسلیم کنند تا کشته شود. 13بر او رحم نکنید و باید اسرائیل را از خون بیگناه پاک سازید تا در همهٔ کارها موفّق باشید.
مرزهای سرزمینهای همسایه
14«در سرزمینی که خداوند خدایتان به شما میدهد مرز سرزمین همسایهٔ خود را که از قدیم تعیین شده است تغییر ندهید.
شهادت در دادگاه
15«برای محکومیّت کسی یک شاهد کافی نیست، حداقل دو شاهد برای اثبات گناه لازم است. 16اگر شاهد مقرضی به دروغ مردی را متّهم به جنایت کند، 17هر دو نفر باید به مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، رفته و توسط کاهنان و قاضیان حاضر، مورد قضاوت قرار گیرند. 18قضات باید در مورد این قضیه به دقّت تحقیق کنند و اگر ثابت شد که شاهد دروغ میگوید، 19مجازات او، باید مجازات مرد متّهم باشد. به این ترتیب شرارت از میان شما پاک خواهد شد. 20آنگاه سایر مردم وقتی از این قضیه باخبر شوند، میترسند و کسی جرأت نمیکند که مرتکب چنین جنایتی بشود. 21در چنین موارد، ترّحم نشان ندهید بلکه حکم شما این باشد: جان به عوض جان، چشم به عوض چشم، دندان به عوض دندان، دست به عوض دست و پا به عوض پا.
20
مقرّرات جنگ
1«زمانی که به جنگ میروید و لشکر دشمن را با اسبها و ارّابههای جنگی آنها بزرگتر و نیرومندتر از خود میبینید، نترسید؛ زیرا خداوند خدایتان که شما را از سرزمین مصر بیرون آورد، همراه شما میباشد. 2پیش از آن که به جنگ بروید، کاهنی بیاید و به ارتش بگوید، 3'ای مردان اسرائیلی، بشنوید! امروز شما برای جنگ به مقابل دشمن میروید. سست دل نشوید، نترسید، وحشت نکنید و شجاع باشید، 4زیرا خداوند خدایتان با شما میرود، با دشمن میجنگد و شما را پیروز میسازد.'
5«آنگاه افسران به سربازان چنین بگویند: 'آیا کسی هست که خانهای نو ساخته و آن را وقف نکرده باشد؟ وی به خانهٔ خود بازگردد، در غیر این صورت اگر در جنگ کشته شود، شخص دیگری آن خانه را وقف خواهد کرد. 6آیا کسی هست که تاکستانی کاشته و هنوز از انگور آن برداشت نکرده باشد؟ اگر هست به خانهٔ خود بازگردد، مبادا در جنگ بمیرد و کس دیگری میوهٔ آن را بخورد. 7آیا کسی هست که نامزد کرده امّا هنوز ازدواج نکرده باشد؟ اگر هست، باید به خانهٔ خود بازگردد، در غیر این صورت اگر در جنگ کشته شود، شخص دیگری با نامزد او ازدواج خواهد کرد.'
8«همچنین افسران به سربازان بگویند: 'آیا کسی هست که شجاعتش را از دست داده باشد و بترسد؟ اگر چنین است، او باید به خانهٔ خود بازگردد. در غیر این صورت روحیه دیگران را از بین خواهد برد.' 9هنگامیکه سخنان افسران با ارتش تمام شد، برای هر گروه، رهبری انتخاب شود.
10«هنگامیکه میخواهید به شهری حمله کنید، ابتدا به مردم فرصت بدهید که تسلیم شوند. 11اگر دروازهها را باز کردند و تسلیم شدند، آنها باید بردگان شما شوند و از آنها بیگاری بکشید. 12امّا اگر تسلیم نشدند و خواستند که بجنگند، پس شما آن شهر را محاصره کنید. 13هنگامیکه خداوند خدایتان آن شهر را به شما داد، همهٔ مردان آنجا را به قتل برسانید. 14امّا شما میتوانید زنان و کودکان و گاو و گوسفند و هرچه را در شهر هست، برای خود نگه دارید. شما میتوانید از هر چیز که به دشمن شما تعلّق دارد، استفاده کنید؛ زیرا خداوند آنها را به شما داده است. 15به همین ترتیب با تمام شهرهایی که از سرزمینی که در آن ساکن میشوید دور هستند، رفتار کنید.
16«امّا در شهرهای آن سرزمینی که خداوند خدایتان به شما میدهد، همه را بکشید. 17همه را از بین ببرید، حِتّیان، اموریان، کنعانیان، فرزیان، حویان و یبوسیان را همانطور که خداوند خدایتان امر فرموده است. 18در غیر این صورت ایشان کارهای زشتی را که برای پرستش خدایانشان انجام میدهند، به شما میآموزند و شما علیه خداوند خدایتان مرتکب گناه خواهید شد.
19«هنگامیکه سعی میکنید شهری را تصرّف کنید، درختان میوهٔ آن را قطع نکنید، حتّی اگر محاصره طولانی شود، میوهٔ آنها را بخورید امّا درختان را نابود نکنید، زیرا آنها دشمنان شما نیستند. 20درختانی را که میدانید میوه بار نمیآورند، قطع کنید و از چوب آنها برای ساختن سنگر استفاده کنید.
21
مقرّرات قتلی که قاتلش معلوم نباشد
1«اگر در سرزمینی که خداوند خدایتان به شما خواهد بخشید، جسد مرد کشتهای را یافتید، و شما قاتل او را نمیشناسید، 2آنگاه رهبران و قضات شما، فاصله جسد تا شهرهای نزدیک را اندازه بگیرند. 3رهبران شهری که جسد به آن نزدیکتر است، گوسالهای را که هرگز یوغ به گردنش بسته نشده است، بگیرند 4و آن را به نهری ببرند که دارای آب جاری باشد، ولی زمین آن شخم نخورده و کشت نشده باشد. در آنجا گردن گوساله را بشکنند. 5کاهنان نیز باید به آنجا بروند، زیرا آنها باید در همهٔ موارد حقوقی که شامل خشونت است، تصمیم بگیرند. خداوند خدایتان، آنها را انتخاب کرده است تا او را خدمت کنند و به نام او برکت بدهند. 6آنگاه تمام رهبران شهری که مقتول به آن نزدیکتر است، باید دستهای خود را روی آن گوساله بشویند. 7و بگویند: 'ما این مرد را نکشتیم و ما نمیدانیم چه کسی این کار را کرده است. 8خداوندا، قوم اسرائیل را که از مصر رهایی دادی ببخش و ما را مسئول قتل مردی بیگناه، مدان.' 9به این ترتیب با پیروی از اوامر خداوند، شما مسئول قتل شناخته نخواهید شد.
ازدواج با دختر اسیر
10«هنگامیکه خداوند در جنگ شما را پیروز گرداند و شما اسیرانی بگیرید، 11ممکن است در میان آنها زن زیبایی را ببینید که خوشتان بیاید، و بخواهید با او عروسی کنید. 12او را به خانهٔ خود ببرید. در آنجا آن زن سر خود را بتراشد، ناخنهای خود را کوتاه کند 13و لباسهای خود را عوض کند. او باید مدّت یک ماه در خانهٔ شما برای پدر و مادرش عزاداری کند، بعد از آن میتوانید با او عروسی کنید. 14بعداً اگر او را دیگر نخواستید، شما باید او را آزاد کنید. چون شما او را مجبور کردید تا با شما همبستر شود، شما نمیتوانید با او مانند یک کنیز رفتار کنید و او را بفروشید.
حق فرزند نخستزاده
15«ممکن است شخصی دو زن داشته باشد و هر دو برایش پسرانی بیاورند، امّا پسر بزرگترش، فرزند زن مورد علاقهاش نباشد، 16آن شخص نمیتواند سهم ارث زیادتری به پسر کوچکتر خود، یعنی فرزند زنی که دوست دارد، بدهد. 17او باید دو سهم از دارایی خود را به پسر بزرگتر، که فرزند ارشد او و مستحقّ است بدهد، گرچه او پسر زن مورد علاقهاش نباشد.
پسر نافرمان
18«اگر شخصی پسر سرکش و نافرمان داشته باشد و با وجود تنبیه شدن، بازهم از والدین خود اطاعت نکند، 19والدین او باید او را نزد رهبران شهری که در آن زندگی میکنند ببرند تا محاکمه شود. 20ایشان باید بگویند: 'پسر ما سرسخت و سرکش است و از اطاعت کردن از ما خودداری میکند، او ولخرج و میگسار است.' 21آنگاه مردان شهر او را سنگسار کنند و به این ترتیب از این شر راحت میشوید و همه در اسرائیل خواهند شنید و خواهند ترسید.
قوانین دیگر
22«اگر مردی بهخاطر ارتکاب جنایتی اعدام شود و بدنش از دار آویزان باشد 23نباید در شب آنجا بماند، او باید در همان روز دفن شود، زیرا جسد آویزان از دار، نفرین خداوند را به آن سرزمین میآورد. جسد را دفن کنید تا سرزمینی که خداوند خدایتان به شما داده، آلوده نگردد.
22
1«اگر گاو یا گوسفند یکی از همسایگان اسرائیلی خود را ببینید که سرگردان است، بیاعتنا نباشید؛ بلکه آن را به صاحبش بازگردانید. 2اگر صاحب آن در نزدیکی شما سکونت نداشته باشد و یا ندانید که صاحبش کیست، آن وقت آن را به خانهٔ خود ببرید و وقتیکه صاحبش پیدا شد، آن را به او بازگردانید. 3همین کار را در مورد الاغ، لباس و یا هر چیز دیگری که همسایهٔ اسرائیلی شما گُم کرده باشد، انجام دهید.
4«اگر الاغ یا گاو همسایهٔ اسرائیلی شما افتاده است، بیاعتنا نباشید، به او کمک کنید تا حیوان را بلند کند.
5«زن نباید لباس مردانه بپوشد و نه مرد لباس زنانه به تن کند؛ زیرا خداوند خدایتان از این کار نفرت دارد.
6«وقتی آشیانهٔ پرندهای را بالای درخت یا روی زمین میبینید که پرنده یا روی تخمها نشسته و یا در کنار جوجههایش میباشد، مادر را همراه جوجههایش نگیرید. 7مادر را رها کنید که برود، تنها جوجههایش را برای خود بگیرید. به این ترتیب زندگی طولانی و کامیابی خواهید داشت.
8«هنگامیکه خانهٔ نو میسازید، مطمئن باشید که در لبهٔ بام خانه نرده بگذارید تا اگر کسی از آنجا افتاد و مرد، شما مسئول نباشید.
9«در تاکستان خود هیچ بذر دیگری نکارید، اگر چنین کنید، از هیچیک از آنها نباید استفاده کنید.
10«برای شخم زدن، گاو و الاغ را در یک یوغ نبندید.
11«لباسی را که از مخلوط پشم و نخ بافته شده باشد، نپوشید.
12«در چهار گوشهٔ لباس خود منگوله بدوزید.
مقرّرات ازدواج
13«ممکن است مردی با دختری ازدواج کند و بعداً تصمیم بگیرد که او را نمیخواهد 14و او را به دروغ متّهم کند که در زمان ازدواج باکره نبوده است.
15«آنگاه پدر و مادر دختر باید مدرک بکارت دختر را نزد رهبران در دروازهٔ شهر بیاورند. 16آنگاه پدر دختر بگوید: 'من دخترم را به این مرد دادم تا همسر او باشد، امّا حالا او را نمیخواهد. 17به او تهمت ناروا زده و گفته است، در زمان ازدواج او باکره نبوده است. امّا این مدرک بکارت دختر من است، به این لکههای خون روی ملافه عروسی نگاه کنید.' 18آنگاه رهبران شهر باید مرد را بگیرند و تازیانه بزنند. 19و معادل یکصد تکه نقره جریمهاش کنند و این جریمه باید به پدر دختر پرداخت شود، زیرا او به یک دختر باکرهٔ اسرائیلی تهمت زده است. آن زن همسر او باقی بماند و تا زمانی که آن مرد زنده است، اجازه ندارد او را طلاق بدهد.
20«امّا اگر اتّهامات مرد حقیقت داشته و مدرکی که بکارت آن زن را ثابت کند وجود نداشته باشد، 21آنگاه رهبران شهر باید زن را به درِ خانهٔ پدرش ببرند و مردان شهر باید او را سنگسار کنند تا بمیرد. او با داشتن روابط نامشروع، هنگامیکه هنوز در خانهٔ پدر خود بوده، در میان قوم اسرائیل به کار شرمآوری دست زده است. به این ترتیب از این شرارت پاک میشوید.
22«اگر مردی در حال زنا با یک زن شوهردار دیده شود، باید آن مرد و زن هر دو به قتل برسند. به این ترتیب اسرائیل از شرارت پاک میشود.
23«اگر مردی در شهر با دختر باکرهای که نامزد شده است زنا کند، 24باید آنها را به خارج دروازه ببرید و سنگسار کنید تا بمیرند. دختر باید بمیرد، زیرا با وجودی که در شهر بود و صدایش شنیده میشد، برای کمک فریاد نکرد و مرد بهخاطر زنا با نامزد مردی دیگر باید بمیرد. به این ترتیب از این شرارت پاک میشوید.
25«امّا اگر مردی در خارج شهر به ناموس دختری که نامزد شخص دیگری است تجاوز کند، آنگاه باید فقط آن مرد متجاوز کشته شود 26و با آن دختر کاری نداشته باشید، زیرا او کاری نکرده است که مستحق مرگ باشد. کار این مرد مثل آن است که کسی به شخصی حمله کند و او را به قتل برساند. 27چون مرد متجاوز او را در بیابان یافت گرچه دختر برای کمک فریاد کرد، کسی نبود که به او کمک کند.
28«اگر مردی به یک دختری که نامزد نباشد، تجاوز کند و در حال انجام این کار دستگیر شود، 29آن مرد متجاوز باید به پدر دختر پنجاه تکه نقره بپردازد و با آن دختر ازدواج کند چون او، آن دختر را بیحرمت ساخته است. هرگز اجازه ندارد که او را طلاق بدهد.
30«هیچ مردی نباید به حق پدر خود تجاوز کرده و با یکی از زنان وی همبستر شود.
23
اخراج از اجتماع
1«هرکسی که بیضهها یا آلت تناسلیاش بریده شده باشد، اجازه ندارد که داخل جماعت خداوند شود.
2«شخص حرامزاده و فرزندان او، تا ده نسل حق ندارند که در جماعت خداوند داخل شوند.
3«به هیچ یک از عمونیان و موآبیان و فرزندان آنها تا ده نسل نباید اجازهٔ ورود در جماعت خداوند داده شود، 4زیرا وقتی شما از مصر خارج شدید آنها با نان و آب به استقبال شما نیامدند. آنها حتّی بلعام، پسر بعور را که از مردم فتور بود از بینالنهرین اجیر کردند تا شما را لعنت کند. 5امّا خداوند خدایتان به حرف بلعام توجّه نکرد. برعکس چون شما را دوست داشت لعنت را به برکت تبدیل کرد. 6بنابراین تا زنده هستید هرگز نباید به آنها کمک کنید که سعادتمند شوند.
7«امّا شما نباید اَدومیان را دشمن خود بشمارید، زیرا آنها خویشاوندان شما هستند. همچنین از مردم مصر نباید متنفّر باشید، چرا که در سرزمینشان زندگی میکردید. 8نسل سوم ایشان اجازه دارند که در جماعت خداوند داخل شوند.
پاکیزگی اردوگاه نظامی
9«وقتی برای جنگ با دشمنان اردو میزنید، باید از هرگونه ناپاکی دوری کنید. 10اگر کسی بهخاطر انزال شبانه ناپاک شود، باید به خارج اردوگاه برود و در آنجا بماند. 11سپس غسل کند و هنگام غروب آفتاب به اردوگاه بازگردد.
12«مستراحها را در بیرون اردوگاه بسازید. 13هرکسی در بین ابزار خود باید وسیلهای برای کَندن زمین داشته باشد که قبل از قضای حاجت، با آن زمین را حفر کند و بعد مدفوع خود را بپوشاند. 14اردوگاه را پاكیزه نگه دارید، زیرا خداوند خدایتان در اردوگاه با شماست تا شما را حفاظت کند و بر دشمنان پیروز گرداند. مرتکب کار پلیدی نشوید، مبادا خداوند از شما روگردان شود.
قوانین متفرقه
15«هرگاه بردهای از صاحب خود فرار کند و نزد شما بیاید، او را مجبور نکنید که نزد صاحب خود بازگردد. 16او میتواند در بین شما در هر جایی که بخواهد زندگی کند و شما نباید بر او ظلم کنید.
17«مردان یا زنان اسرائیلی نباید فاحشهٔ پرستشگاه شوند. 18شما نباید پولی را که از راه فحشا و لواط به دست میآید، به عنوان نذر به خانهٔ خداوند خدایتان بیاورید، زیرا خداوند از فاحشههای پرستشگاه بیزار است.
پایگاه نظامی
19«هرگاه به یک اسرائیلی برای خوراک و یا چیزهای دیگر پول قرض میدهید، از او سود نگیرید، 20امّا اگر به یک بیگانه قرض بدهید میتوانید از او سود بگیرید، ولی نه از یک اسرائیلی. به این ترتیب خداوند خدایتان در آن سرزمینی که وارد میشوید در همهٔ کارها به شما برکت میدهد.
21«وقتیکه برای خداوند خدایتان نذر میکنید باید بدون تأخیر آن را ادا نمایید، زیرا اگر نذر خود را به موقع ادا نکنید، در پیشگاه خداوند گناهکار محسوب میشوید. 22امّا اگر از نذر کردن خودداری کنید، گناهکار نیستید. 23هرچه میگویید، به آن عمل کنید. همین طور وقتی به دلخواه خود برای خداوند خدایتان نذر میکنید، باید در ادای آن دقّت کامل به عمل آورید.
24«وقتی به تاکستان کسی میروید، از انگورهای آن هرقدر که بخواهید میتوانید بخورید، امّا نباید انگور را در ظرفی بریزید و با خود ببرید. 25هرگاه به کشتزار کسی داخل میشويد، میتوانید با دستتان خوشهها را بچینید و بخورید، ولی نباید از داس استفاده کنید.
24
طلاق و ازدواج مجدّد
1«ممکن است مردی با زنی ازدواج کند و بعداً تصمیم بگیرد که او را نمیخواهد، زیرا او در زن چیزی دیده است که دوست ندارد و برای او طلاق نامهای بنویسد و به زن بدهد و او را از خانه روانه بکند. 2آنگاه اگر آن زن با مرد دیگری ازدواج کند 3و شوهر دوم نیز او را نخواهد و برای او طلاق نامه بنویسد و به او بدهد و او را از خانه بیرون کند، یا شوهر دوم بمیرد. 4در هر صورت شوهر اولش نباید دوباره با او ازدواج کند، زیرا این کار در نظر خداوند زشت است. شما نباید مرتکب چنین گناه پلیدی در سرزمینی که خداوند به شما داده است، بشوید.
قوانین متفرقه
5«مردی که تازه ازدواج کرده است، نباید به خدمت سربازی برود، یا وظایف دیگر اجتماعی به عهدهٔ او گذاشته شود. او باید برای مدّت یک سال معاف باشد تا در خانه بماند و همسرش را خوشحال کند.
6«هیچکسی نباید آسیا یا سنگ آسیای کسی را گرو بگیرد، زیرا آن چیز وسیلهٔ امرار معاش صاحبش میباشد.
7«اگر کسی یک نفر اسرائیلی را بدزدد و با او مثل برده رفتار کند و یا او را بفروشد، آن شخص دزد باید کشته شود تا شرارت از بین شما پاک گردد.
8«اگر کسی به مرض برص مبتلا شود، باید به دقّت به آنچه که کاهنان میگویند عمل کند، چون آنها احکامی را که من دادهام، بجا میآورند. 9بهخاطر داشته باشید که وقتی از مصر خارج میشدید خداوند با مریم چه کرد.
10«وقتی شما به کسی قرض میدهید، نباید برای گرفتن بالاپوش او به عنوان گرو به خانهاش داخل شوید. 11شما باید در بیرون خانه منتظر باشید تا صاحب خانه، خودش آن را برای شما بیاورد. 12اگر او مرد تنگدستی است، شما نباید در بالاپوش او بخوابید. 13هنگام غروب شما باید بالاپوش را به او بازگردانید تا در آن بخوابد و شما را برکت دهد تا خداوند خدایتان از شما راضی باشد.
14«بر مزدور و کارگر تنگدست و نیازمندی که برای شما کار میکند، چه اسرائیلی باشد چه بیگانه، ظلم نکنید. 15هر روز قبل از غروب آفتاب مزد او را پرداخت کنید. او به آن مزد نیاز دارد و روی آن حساب میکند. اگر به او نپردازید، او علیه شما در حضور خداوند، زاری خواهد کرد و شما گناهکار خواهید بود.
16«والدین نباید به سبب گناه فرزندان خود کشته شوند. همچنین فرزندان نیز نباید بهخاطر گناه والدینشان محکوم گردند. هرکسی باید به سبب گناه خودش کشته شود.
17«غریبان و یتیمان را از حقوق ایشان محروم نکنید و لباس بیوه زنان را در مقابل قرضی که میدهید، گرو نگیرید. 18بهخاطر داشته باشید که شما هم در سرزمین مصر برده بودید و خداوند خدایتان شما را آزاد کرد. به همین خاطر است که من به شما چنین فرمان میدهم.
19«اگر در وقت دروی محصول فراموش کنید که دستهای از محصول را از مزرعه ببرید، برای بردن آن برنگردید. آن را برای غریبان و یتیمان و بیوه زنان بگذارید تا خداوند خدایتان در همهٔ کارها به شما برکت بدهد. 20وقتی محصول زیتونتان را از درخت میتکانید، چیزی را که باقی میماند نتکانید، بلکه آن را برای استفادهٔ غریبان و یتیمان و بیوه زنان بگذارید. 21وقتی انگور را یکبار از تاک چیدید، بار دوم برای چیدن آن نروید، بلکه باقیمانده را بگذارید که غریبان و یتیمان و بیوه زنان از آن استفاده کنند. 22بهخاطر داشته باشید که در سرزمین مصر برده بودید. به همین دلیل است که به شما این فرمان را میدهم.
25
1«هرگاه دو نفر با هم دعوایی داشته باشند و به دادگاه بروند، قاضی باید بیگناه را تبرئه نماید و مجرم را محکوم کند. 2اگر شخص مجرم مستحقّ شلاّق باشد، قاضی به او امر کند که بر روی زمین دراز بکشد و به تناسب جرمش او را شلاّق بزنند 3و نباید زیادتر از چهل شلاق بخورد زیرا بیشتر از آن، او را در نظر مردم خوار میسازد.
4«هنگامی که گاو خرمن را میکوبد دهانش را نبند.
ازدواج با زن برادر
5«هرگاه دو برادر با هم در یکجا زندگی کنند و یکی از آنها بدون داشتن پسری بمیرد، بیوهٔ او نباید به مرد بیگانهای، خارج از خانوادهاش داده شود، بلکه برادر شوهرش با او ازدواج کند تا حق برادر شوهری را بجا آورد 6و پسر اولی که پس از این ازدواج به دنیا بیاید، باید پسر برادر متوفی شمرده شود تا نام آن مرد از اسرائیل محو نگردد. 7امّا اگر برادر شوهرش میل نداشت که با او ازدواج کند، پس آن زن نزد رهبران شهر برود و بگوید: 'برادر شوهرم وظیفهٔ خود را در حق من انجام نمیدهد و نمیخواهد که نام برادرش در اسرائیل باقی بماند.' 8آنگاه رهبران شهر آن مرد را احضار کرده و با او صحبت کنند. هرگاه او اصرار کند و بگوید: 'من علاقه ندارم که با او ازدواج کنم.' 9پس آن زن برود و در حضور رهبران شهر یکی از کفشهای آن برادر را از پایش درآورد و به رویش تُف بیندازد و بگوید: 'کسیکه چراغ خانهٔ برادر خود را روشن نگاه نمیدارد، سزایش این است.' 10از آن به بعد، فامیل آن مرد در سراسر اسرائیل به «خاندان کفش کنده» معروف میشود.
قوانین متفرقه
11«اگر مردی با مرد دیگری جنگ کند و زن یکی از آنها، برای کمک شوهر خود مداخله کرده، از عورت مرد دیگر بگیرد، 12دست آن زن باید بدون رحم قطع شود.
13«در کیسهتان دو نوع وزن، یکی سبک و یکی سنگین نداشته باشید. 14نباید در خانهٔ خود دو پیمانه، یکی کوچک و دیگری بزرگ داشته باشید. 15از وزنهها و پیمانههای دقیق استفاده کنید تا در سرزمینی که خداوند خدایتان به شما میدهد عمر طولانی داشته باشید. 16خداوند از کسانیکه تقلّب میکنند، بیزار است.
فرمان کشتن عمالیقیان
17«به یاد بیاورید که در راه خروج از مصر، مردم عمالیق با شما چه کردند! 18آنها از خدا، ترسی نداشتند؛ بنابراین هنگامیکه شما خسته و بیرمق بودید، از پشت سر به شما حمله کردند، و همهٔ کسانی را که در عقب سرگردان بودند، کشتند. 19بنابراین در سرزمینی که خداوند خدایتان بعنوان میراث به شما میبخشد تا آن را تصرف کنید، آنگاه که شما را از دست تمام دشمنانتان رهایی میبخشد، فراموش نکنید که شما باید نام عمالیق را از روی زمین محو و نابود کنید.
26
هدایای نوبر محصولات
1«وقتی به سرزمینی که خداوند خدایتان به شما میدهد، رسیدید و آن را تصرّف نمودید و در آن ساکن شدید، 2باید مقداری از نوبر میوهٔ محصولات زمین خود را در سبدی بگذارید و به مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده است، ببرید. 3نزد کاهن مسئول بروید و به او بگویید: 'من اعتراف میکنم که خداوند خدای تو مرا به سرزمینی که به اجداد ما وعده فرموده بود، آورده است.'
4«آنگاه کاهن سبد را از شما میگیرد و در برابر قربانگاه خداوند خدایتان قرار میدهد. 5آنگاه در حضور خداوند خدایتان بگویید: 'جدّ من یک اَرامی آواره بود که خانوادهٔ خود را به مصر برد تا در آنجا زندگی کنند. هنگامیکه به آنجا رفتند، تعدادشان کم بود، ولی قومی نیرومند و پرجمعیّت شدند. 6مصریان با ما به خشونت رفتار کردند و ما را مجبور ساختند که به عنوان برده کار کنیم. 7آنگاه ما برای کمک به درگاه خداوند خدای اجدادمان فریاد برآوردیم. خداوند صدای ما را شنید و رنج و سختی و بدبختی ما را دید. 8خداوند با دست توانا و بازوی نیرومند خود و وحشت عظیم، با نشانهها و شگفتیها، ما را از مصر بیرون آورد 9و به این سرزمینی که غنی و حاصلخیز است آورد و آن را به ما بخشید. 10پس اکنون نوبر محصولی را که او به من داده است، تقدیم میکنم.'
«آنگاه سبد را در حضور خداوند، پایین بگذارید و خداوند را ستایش کنید. 11بهخاطر برکاتی که خداوند خدایتان به شما و خانوادهتان داده است، شکرگزار باشید و اجازه بدهید که لاویان و بیگانگانی که در میان شما هستند، در برپا کردن جشن به شما بپیوندند.
12«هر سه سال، یکبار باید ده درصد تمام محصولاتتان را به لاویان، غریبان، یتیمان و بیوه زنان شهرتان بدهید که بخورند و سیر شوند. 13بعد در حضور خداوند خدایتان بگویید: 'طبق فرمان تو تمام ده درصد محصول خود را به لاویان، غریبان، یتیمان و بیوه زنان دادم و از هیچ یک از احکام تو سرپیچی نکرده و آنها را از یاد نبردهام. 14هنگامیکه عزادار یا ناپاک بودهام، از آن ده درصد محصول نخوردهام و برای مردگان هدیه نکردهام و از همهٔ اوامر خداوند خدای خود اطاعت نمودهام. 15ای خداوند، از جایگاه مقدّست در آسمان، نظر بینداز و قوم خود اسرائیل و همچنین این سرزمین غنی و حاصلخیزی را که طبق وعدهات به نیاکان ما، به ما بخشیدهای برکت بده.'
قوم خاص خداوند
16«امروز خداوند خدایتان امر میفرماید که تمام احکام و قوانین او را به دقّت و از دل و جان بجا آورید. 17امروز شما پذیرفتهاید که خداوند خدای شماست؛ شما قول دادهاید که از او پیروی کنید تمام احکام او را بجا آورید و هر آنچه را که او فرمان دهد انجام دهید. 18امروز خداوند شما را طبق وعدهاش به عنوان قوم خودش پذیرفته است و به شما فرمان میدهد که احکام او را بجا آورید، 19او شما را بزرگترین قومی که تا به حال آفریده است، خواهد کرد و شما نام او را عزّت و جلال خواهید داد. همانگونه که وعده داده بود، شما قوم برگزیدهٔ او خواهید بود.»
27
یادگاری بر کوه عیبال
1آنگاه موسی و رهبران اسرائیل به مردم چنین دستور دادند و گفتند: «تمام فرمانهایی را که امروز صادر میکنم، بجا آورید. 2در روزی که از رود اردن عبور میکنید تا وارد سرزمینی که خداوند به شما داده است، بشوید. شما باید سنگهای بزرگ برپا کنید و روی آنها را گچ بگیرید. 3وقتی وارد سرزمینی که خداوند به شما داده است، میشوید سرزمینی که غنی و حاصلخیز است، سرزمینی که خداوند خدای اجدادتان به شما وعده داده بود، روی آن سنگها تمام این تعالیم و قوانین را بنویسید. 4هنگامیکه از رود اردن گذشتید همانطور که امروز فرمان میدهم این سنگها را در کوه عیبال برپا کنید و روی آنها را گچ بگیرید. 5در آنجا قربانگاهی برای خداوند خدایتان از سنگ، بدون استفاده از ابزار فلزی بسازید. 6زیرا هر قربانگاهی که برای خداوند خدایتان میسازید، باید از سنگ نتراشیده باشد. در آنجا شما باید برای خداوند خدایتان قربانیهای سوختنی تقدیم کنید. 7همچنین قربانیهای سلامتی تقدیم کنید و در آنجا در حضور خداوند بخورید و شادمانی کنید. 8احکام خدا را با خط واضح بر آن سنگها بنویسید.»
9بعد موسی و کاهنان به مردم گفتند: «ای قوم اسرائیل، توجّه کنید و بشنوید! امروز شما قوم خداوند خدایتان شدید. 10پس از خداوند خدایتان اطاعت کنید و احکام و قوانین او را که امروز به شما میدهم بجا آورید.»
لعنت برای نامطیعان
11در همان روز موسی به قوم اسرائیل دستور داد و گفت: 12«وقتی از رود اردن عبور کردید، طایفههای شمعون، لاوی، یهودا، یساکار، یوسف و بنیامین بالای کوه جرزیم بایستند و برکات را اعلام کنند. 13طایفههای رئوبین، جاد، اشیر، زبولون، دان و نفتالی بر کوه عیبال بایستند و لعنتها را بیان کنند. 14آنگاه لاویان با آواز بلند، به تمام قوم اسرائیل اعلام کنند و بگویند:
15«لعنت بر آن کسیکه بُتی از سنگ، چوب و یا فلز بسازد و مخفیانه آن را پرستش کند. خداوند از بتپرستی نفرت دارد. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
16«لعنت بر آن کسیکه به والدین خود بیاحترامی کند. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
17«لعنت بر آن کسیکه حدود بین زمین خود و همسایهاش را تغییر بدهد. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
18«لعنت بر آن کسیکه شخص نابینایی را از راه منحرف سازد. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
19«لعنت بر آن کسیکه در مورد بیگانگان، یتیمان و بیوه زنان بیعدالتی کند. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
20«لعنت بر آن کسیکه با زن پدر خود همبستر شود، زیرا به پدر خود بیحرمتی کرده است. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
21«لعنت بر آن کسیکه با حیوانی رابطهٔ جنسی داشته باشد. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
22«لعنت بر آن کسیکه با خواهر خود، چه تنی و چه ناتنی، همبستر شود. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
23«لعنت بر آن کسیکه با مادر زن خود همبستر شود. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
24«لعنت بر آن کسیکه مخفیانه مرتکب قتل شود. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
25«لعنت بر آن کسیکه رشوه بگیرد تا خون بیگناهی را بریزد. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
26«لعنت بر آن کسیکه از احکام و قوانین خداوند اطاعت نکند. همهٔ مردم بگویند: 'آمین!'
28
برکات برای مطیعان
(لاویان 26:3-13؛ تثنیه 7:12-24)
1«اگر از خداوند خدایتان پیروی کنید و با دقّت فرمانهای او را که امروز به شما میدهم انجام دهید، خداوند خدایتان شما را بالاتر از تمام ملّتهای جهان خواهد نشاند. 2اگر از خداوند خدایتان اطاعت کنید تمام این برکات به شما خواهد رسید و شما را فرا خواهد گرفت.
3«خداوند شهرها و کشتزارهایتان را برکت خواهد داد.
4«خداوند با فرزندان زیاد و با محصولات فراوان و گاو و گوسفند زیاد شما را برکت خواهد داد.
5«سفره و ظرف خمیر شما را برکت خواهد داد.
6«هنگامیکه وارد میشوید برکت خواهید گرفت و هنگامیکه خارج میشوید برکت خواهید گرفت.
7«خداوند دشمنانی را که علیه شما برخاستهاند شکست خواهد داد. آنها از یک جهت به شما حمله میکنند و از هفت جهت خواهند گریخت.
8«خداوند خدایتان تمام کارهای دستتان را برکت میدهد، انبارهایتان را پر از غلّه میکند؛ در سرزمینی که به شما میبخشد به شما برکت میدهد.
9«اگر شما از احکام خداوند خدایتان اطاعت کنید و در راه او قدم بردارید، او نیز شما را طبق وعدهای که داده است، قوم خاص خود میسازد. 10تمام اقوام روی زمین وقتی ببینند که شما قوم برگزیدهٔ خداوند هستید، از شما میترسند. 11خداوند در سرزمینی که به اجدادتان وعده داده است، شما را سعادتمند میسازد، فرزندان زیاد، رمه و گلّه بسیار و محصولات فراوان به شما میبخشد. 12خداوند دریچههای آسمان را باز میکند و باران را در موسمش برای شما میفرستد. در همهٔ کارهایتان به شما برکت میدهد. شما به بسیاری از اقوام قرض میدهید، امّا وام نخواهید گرفت. 13اگر با دقّت از تمام قوانینی که امروز به شما میدهم پیروی کنید، خداوند خدایتان شما را رهبر ملّتها خواهد کرد و نه پیرو آنها و شما همیشه سعادتمند خواهید بود و هرگز نخواهید افتاد. 14امّا شما هرگز نباید به هیچوجه از آنها سرپیچی کنید و یا خدایان دیگر را پرستش و خدمت نمایید.
نتایج سرپیچی کردن
(لاویان 26:14-46)
15«اگر از خداوند خدایتان سرپیچی کنید و با دقّت از تمام قوانینی که امروز به شما میدهم پیروی نکنید، به این لعنتها گرفتار میشوید:
16«خداوند شهر و کشتزارتان را لعنت میکند.
17«سفره و خمیرتان را لعنت میکند.
18«فرزندان، محصولات و رمه و گلّهتان را لعنت میکند.
19«هنگامیکه وارد میشوید، لعنت خواهید شد و هنگامیکه خارج میشوید، لعنت خواهید شد.
20«اگر شرارت کنید و از خداوند رویگردان شوید، او شما را به مصیبت، پریشانی و ناکامی گرفتار میسازد تا بزودی از بین بروید و نابود شوید. 21خداوند امراض پیدرپی میفرستد تا شما را در آن سرزمینی که وارد میشوید، بکلّی محو سازد. 22خداوند شما را دچار بیماریهای عفونی، تورّم و تب خواهد کرد. او خشکسالی و بادهای سوزنده خواهد فرستاد تا محصولتان را نابود کنند. این بلاها تا زمانی که شما بمیرید، باقی خواهند ماند. 23باران از آسمان نمیبارد و زمینِ زیر پایتان مثل آهن، خشک میشود. 24به جای باران، خداوند توفان خاک و توفان شن میفرستد تا شما را هلاک کند.
25«خداوند دشمنانتان را بر شما پیروز خواهد کرد. شما از یک جهت به آنها حمله میکنید ولی از هفت جهت خواهید گریخت. همهٔ مردم روی زمین با دیدن آنچه بر شما واقع شده است، هراسان خواهند شد. 26اجساد شما خوراک مرغان هوا و حیوانات وحشی خواهد شد و کسی نخواهد بود تا آنها را بترساند و دور کند. 27خداوند شما را به همان دُمَلی که بر مصریان فرستاد، دچار خواهد کرد. او بدنهای شما را پر از زخم خواهد کرد و شما خارش خواهید گرفت، امّا درمانی برایتان نخواهد بود. 28خداوند شما را به دیوانگی، کوری و پریشانی فکر دچار خواهد کرد. 29در روز روشن مانند نابینایی که در تاریکی راه خود را جستجو میکند، راه خواهید رفت و در تمام کارهای خود سعادتمند نخواهید شد و دایماً مورد ظلم مردم قرار خواهید گرفت و چپاول میشوید و هیچکس به شما کمک نخواهد کرد.
30«نامزدتان زن شخص دیگری میشود و در خانهای که میسازید، کس دیگری زندگی میکند تاکستانی را که غرس میکنید، میوهاش را نمیچشید. 31گاوهایتان را در پیش چشمان شما سر میبرند، امّا شما از گوشت آن نمیخورید. الاغهایتان را از پیش روی شما میدزدند و آنها را دیگر به دست نمیآورید. گوسفندتان به دشمنانتان داده میشوند و کسی به دادتان نمیرسد. 32پسران و دختران شما را به بردگی به بیگانگان خواهند داد و هر روز چشم انتظار بازگشت فرزندان خود خواهید بود، ولی کاری نمیتوانید بکنید. 33ملّتی بیگانه، محصولاتی را که با کار سخت به دست آوردهاید، خواهند خورد و شما دایماً مورد ظلم و خشونت واقع خواهید شد. 34و با دیدن وضع ناگوار اطراف خود، دیوانه میشوید. 35خداوند شما را از سر تا پا به دُمَلهای بیدرمان دچار میسازد.
36«خداوند شما و پادشاه برگزیدهٔ شما را نزد قومی که نه شما و نه اجدادتان میشناختند، خواهد برد و در آنجا خدایانی را که از چوب و سنگ ساخته شدهاند، خدمت خواهید کرد. 37در سرزمینهايی که خداوند شما را پراکنده خواهد کرد، مردم از سرنوشت شما تعجّب خواهند نمود، آنها شما را مسخره میکنند و به شما خواهند خندید.
38«بذر فراوان خواهید کاشت و اندک درو خواهید کرد، زیرا ملخ محصول شما را خواهد خورد. 39تاکستان غرس میکنید و از آن مراقبت مینمایید، امّا شراب آن را نمینوشید و انگور آن را نمیچینید، زیرا تاکها را کرم میخورد. 40درختان زیتون در همهجا میرویند، امّا از روغن آنها استفاده نمیکنید، چرا که میوهٔ آنها پیش از رسیدن میریزند. 41صاحب پسران و دختران میشوید، ولی آنها با شما نمیمانند، زیرا آنها به اسارت برده میشوند. 42تمام درختان و محصولات زمین شما خوراک ملخها میشوند.
43«بیگانگانی که در سرزمین شما زندگی میکنند، نیرومند و شما ضعیف خواهید شد. 44آنها به شما وام خواهند داد امّا شما به آنها وام نخواهید داد. در انتها آنها رهبر شما و شما پیرو آنها خواهید بود.
45«تمامی این لعنتها به دنبال شما خواهند بود و شما را فرا خواهند گرفت و به آنها دچار خواهید گشت تا هلاک شوید، زیرا شما از خداوند خدایتان پیروی نکردید و فرمانها و احکام او را که به شما داد، بجا نیاوردید. 46همهٔ این مصیبتها نشانه و شگفتی ابدی برای شما و فرزندانتان خواهد بود. 47خداوند شما را همهگونه برکت داد، امّا شما او را با شادمانی و دلخوشی خدمت نکردید. 48بنابراین دشمنانی را که خداوند علیه شما خواهد فرستاد، خدمت خواهید کرد. شما گرسنه، تشنه و عریان، نیازمند به همهچیز خواهید بود. خداوند یوغ آهنین تا دَم مرگ، بر گردنتان خواهد نهاد. 49خداوند قومی را که زبان ایشان را نمیدانید از آن سوی دنیا مانند عقاب بر سر شما فرود میآورد. 50آنها مردمانی سنگدل خواهند بود که به پیر و جوان رحم نخواهند کرد. 51ایشان غلّه و رمهٔ شما را خواهند خورد و شما از گرسنگی میمیرید. ایشان برای شما هیچ غلّه، شراب، روغن زیتون و گاو و گوسفند باقی نخواهند گذاشت و شما خواهید مرد. 52ایشان همهٔ شهرهای شما را محاصره خواهند کرد تا دیوارهای بلند و مستحکمی را که به آن توکّل دارید، در تمام سرزمین فرو ریزند و آنها شما را در تمام شهرهای سرزمینی که خداوند خدایتان به شما داده است، محاصره خواهند کرد.
53«هنگام محاصره از ناچاری گوشت پسران و دختران خود را که خداوند به شما داده است، میخورید. 54نجیبترین و رحیمترین مرد، آنقدر درمانده میشود که حتّی به برادر، زن و فرزندان خود که هنوز زنده هستند، رحم نمیکند. 55او از گوشتی که میخورد، یعنی از گوشت فرزندان خود، به برادر و زن خود نمیدهد. زیرا در محاصره و تنگیای که گرفتار شده است، غذای دیگری باقی نخواهد ماند. 56-57حتّی نجیبترین و دلرحمترین زن که بهخاطر ثروتمندی هرگز به جایی پیاده نرفته بود، همانطور رفتار خواهد کرد. وقتی دشمنان، شهر را محاصره کنند، حاضر نمیشود که از خوراک خود به شوهر و فرزندان خود بدهد. او از ناچاری و کمبود غذا، کودک نوزاد و جفت نوزاد را پنهان خواهد کرد تا دور از چشم دیگران، مخفیانه و به تنهایی بخورد.
58«اگر شما به دقّت از هر کلمهٔ شریعت که در این کتاب نوشته شده است، پیروی نکنید و از نام پرجلال و با هیبت خداوند خدایتان نترسید، 59آنگاه خداوند شما و فرزندانتان را به بلاهای ترسناک و مرضهای مُزمن و بیدرمان دچار میسازد. 60خداوند بار دیگر شما را به تمام بیماریهای وحشتناکی که در مصر تجربه کردید، گرفتار خواهد کرد و شما هرگز بهبود نخواهید یافت. 61او همچنین شما را به همهٔ بیماریها و مرضهای واگیرداری که در کتاب قوانین و آموزش خداوند به آنها اشاره نشده است، دچار خواهد کرد و شما نابود خواهید شد. 62گرچه تعداد شما به اندازهٔ ستارگان آسمان بیشمار شده است، ولی فقط تعداد کمی از شما باقی خواهند ماند؛ زیرا شما از خداوند خدایتان پیروی نکردید. 63همانطور که خداوند از کامیابی و کثیر شدن شما خرسند گردید، به همانگونه با از بین بردن و نابودی شما نیز، خرسند خواهد گشت. شما از سرزمینی که در شرف تصرّف آن هستید، آواره خواهید شد.
64«خداوند شما را در بین همهٔ ملّتها در سراسر جهان پراکنده خواهد کرد و در آنجا خدایان چوبی و سنگی را خدمت خواهید کرد؛ خدایانی که شما و نیاکانتان هرگز پرستش نکرده بودید. 65در هیچ کجا آرامش نخواهید یافت، هیچ مکانی را خانه نخواهید نامید، خداوند شما را پر از نگرانی، ناامیدی و بیچارگی خواهد ساخت. 66زندگی شما همواره در خطر خواهد بود. شب و روز، شما وحشت زده خواهید بود. شما همیشه با ترس از مرگ خواهید زیست. 67قلبهای شما با وحشت از آنچه که میبینید خواهد تپید. هر بامداد، آرزوی شامگاه و هر شامگاه، آرزوی بامداد را خواهید کرد. 68خداوند شما را با کشتی به مصر خواهد فرستاد، هرچند قبلاً گفته بود شما هرگز دیگر به آنجا نخواهید رفت. آنجا شما تلاش خواهید کرد، خود را به دشمنانتان به بردگی بفروشید، امّا کسی شما را نخواهد خرید.»
29
تجدید پیمان خداوند در سرزمین موآب
1این است متن پیمانی که خداوند در سرزمین موآب به وسیلهٔ موسی با قوم اسرائیل بست. این پیمان غیراز پیمانی است که در کوه سینا بسته بود.
2موسی تمام قوم اسرائیل را گرد هم آورد و به آنها گفت: «شما با چشمان خود دیدید که خداوند در سرزمین مصر با فرعون و خدمتکارانش و تمام سرزمینش چه کرد. 3آزمایشهای بزرگی که چشمان شما دید، نشانهها و شگفتیهای عظیم را در آن سرزمین به شما نشان داد. 4ولی تا به امروز خداوند دلی که بفهمد و چشمی که ببیند و گوشی که بشنود را به شما نداده است. 5مدّت چهل سال خداوند شما را در بیابان هدایت کرد. لباسها و کفشهای شما کهنه و پاره نشدند. 6شما نه نان برای خوردن و نه شراب و نوشیدنی تخمیرشده برای نوشیدن داشتید، امّا خداوند احتیاجات شما را برآورده کرد تا به شما یاد بدهد که او خدای شماست. 7وقتی به اینجا آمدید، سیحون، پادشاه حشبون و عوج، پادشاه باشان به جنگ ما آمدند، ولی ما آنها را شکست دادیم. 8سرزمین ایشان را تصرّف کردیم و به طایفههای رئوبین، جاد و نصف طایفه منسی دادیم. 9پس از هر کلمهٔ این پیمان به دقّت پیروی نمایید تا در هر کاری که میکنید موفّق شوید.
10«امروز شما رهبران، ریش سفیدان، افسران و همهٔ مردان اسرائیل، 11زنان، بچّهها، بیگانگانی که با شما زندگی میکنند، کسانیکه هیزم میشکنند و کسانیکه آب میآورند، در حضور خداوند خدایتان ایستادهاید 12تا با خداوند خدایتان پیمان ببندید و مسئولیّت انجام آن را بپذیرید 13تا آنکه امروز خداوند همانطور که به شما و به نیاکانتان، یعنی ابراهیم، اسحاق و یعقوب وعده داد، شما را به عنوان قوم خود بپذیرد و او خدای شما باشد. 14-15شما تنها کسانی نیستید که خداوند با شما پیمانی با مسئولیّت میبندد. او با همهٔ ما که امروز در حضورش ایستادهایم و همچنین فرزندان ما که هنوز به دنیا نیامدهاند، نیز پیمان میبندد.
16«به یاد دارید که در سرزمین مصر چگونه زندگی میکردیم و چطور از بین اقوام مختلف گذشتیم. 17شما بُتهای نفرتانگیز ایشان را که از چوب و سنگ و نقره و طلا ساخته شده بودند، دیدید. 18مطمئن باشید که امروز در میان شما هیچ مرد، زن، خانواده یا طایفهای، از خداوند خدایمان روی برنگرداند و خدایان ملّتهای دیگر را پرستش نکنند. این مانند ریشهای است که رشد میکند و گیاهی تلخ و زهرآگین میشود. 19مطمئن باشید، امروز کسی در میان شما نباشد که این هشدارها را بشنود و خود را قانع کند به اینکه حتّی اگر به راههای خود برود، ایمن خواهد بود. زیرا او باعث خواهد شد که تر و خشک باهم بسوزند. 20خداوند چنین مردی را نخواهد بخشید، در عوض، آتش سوزندهٔ خشم خداوند، علیه او شعله خواهد کشید و تمام لعنتهایی که در این کتاب نوشته شده است تا هنگامیکه خداوند او را نابود سازد، بر او فرود خواهند آمد. 21خداوند او را از همهٔ طایفههای اسرائیل جدا خواهد کرد و بلاها و لعنتهایی را که در این کتاب نوشته شده است، بر سر او خواهد آورد.
22«نسلهای آینده و فرزندان شما و بیگانگانی که از سرزمینهای دوردست بیایند و از سرزمین شما عبور کنند، بلاها و بیماریهایی را که خداوند به این سرزمین فرستاده است، خواهند دید. 23کشتزارها بیحاصل و با گوگرد و نمک پوشیده خواهند شد، هیچ چیز در آنها کاشته نخواهد شد و حتّی علف نیز در آنجا نخواهد رویید. سرزمین شما مانند شهرهای سدوم و غموره و اَدُمَه و صبوئیم خواهد بود که خداوند با آتش خشم خود آنها را نابود کرد. 24آنگاه جهانیان خواهند پرسید: 'چرا خداوند با سرزمین ایشان چنین کرده است؟ دلیل خشم عظیم او چه بوده است؟' 25سپس پاسخ خواهند داد: 'زیرا ایشان پیمانی را که هنگام خروج از مصر، خداوند خدای نیاکانشان با ایشان بست، شکستهاند. 26ایشان خدایان دیگری را که نمیشناختند، خدمت و پرستش کردهاند، خدایانی که خداوند پرستش آنها را منع کرده بود. 27بنابراین آتش خشم خداوند برضد آنها افروخته شد و آنها را به تمام لعنتهایی که در این کتاب نوشته شدهاند، گرفتار کرد. 28خداوند با قهر و غضب و خشم شدید خود، آنها را از این سرزمین ریشه کن ساخت و به سرزمین دیگری راند که تاکنون در آنجا به سر میبرند.'
29«اسرار به خداوند خدای ما تعلّق دارد، امّا آنچه بر ما آشکار گشته است، برای همیشه به ما و فرزندانمان تعلّق دارد تا از همهٔ آنها پیروی کنیم.
30
انتخاب بین برکت و لعنت
1«من اکنون بین برکت و لعنت به شما حق انتخاب دادهام. هنگامیکه همهٔ این وقایع بر شما روی داد، و در میان اقوامی زندگی کنید که خداوند شما را در میان آنها پراکنده گرداند، سخنان مرا بهیاد خواهید آورد. 2اگر شما و فرزندانتان به سوی خداوند بازگردید و از فرمانهای خداوند با دل و جان پیروی کنید، 3آنگاه خداوند خدایتان، شما را از اسارت آزاد میسازد و بر شما رحم میکند و شما را که در بین اقوام بیگانه، پراکنده کرده است، دوباره جمع و کامیاب میکند. 4حتّی اگر شما در دورترین نقاط جهان پراکنده باشید، خداوند خدایتان شما را گرد هم خواهد آورد و بازخواهد گرداند. 5او شما را بار دیگر به سرزمینی که به اجدادتان تعلّق داشت میآورد تا آن را تصاحب کنید. شما را بیشتر از اجدادتان کامران میسازد و به تعداد شما میافزاید. 6خداوند خدایتان به شما و فرزندانتان دلهای پاک و فرمانبردار عطا میکند تا خداوند خدایتان را از دل و جان دوست بدارید و در آن سرزمین همیشه زندگی کنید. 7او همهٔ این لعنتها را علیه دشمنان شما متوجّه خواهد کرد، کسانیکه از شما متنفّر بودند و به شما ظلم کردند. 8شما دوباره مطیع خداوند میشوید و از احکامی که امروز به شما میدهم پیروی میکنید. 9خداوند شما را در همهٔ کارهایتان کامیاب خواهد کرد. فرزندان زیاد به شما عطا میکند و گلّه و رمه و محصولات زمینتان را فروان میسازد. او از کامیاب نمودن شما به همان اندازهای خوشحال میشود که از کامیاب نمودن نیاکانتان خوشحال بود. 10ولی شما باید از او پیروی کنید و تمام فرمانهایی را که در کتاب آموزشی او نوشته شده، بجا آورید. شما باید با تمام دل و جان به سوی او بازگردید.
انتخاب بین زندگی و مرگ
11«فرمانهایی که امروز به شما میدهم، بسیار دشوار و غیر ممکن نیست. 12در آسمان قرار ندارند که بگویید: 'چه کسی میتواند به آسمان برود و آنها را برای ما بیاورد تا بشنویم و از آنها اطاعت کنیم؟' 13و نه در آن سوی دریا هستند که بگویید: 'کیست که بتواند به آن طرف دریا عبور کند و آنها را برای ما بیاورد تا بشنویم و از آنها اطاعت کنیم؟' 14این قوانین بسیار به شما نزدیكند. آنها در دهان و قلب شما هستند تا بتوانید آنها را بجا آورید.
15«ببینید، من امروز در برابر شما زندگی و نیکی، مرگ و بدبختی را قرار میدهم. 16اگر از احکام خداوند خدایتان که امروز به شما میدهم اطاعت کنید، او را دوست بدارید، در راه او قدم بردارید و اوامر، قوانین و دستورات او را بجا آورید، به تعدادتان افزوده میشود و خداوند خدایتان در سرزمینی که وارد میشوید، به شما برکت میدهد. 17امّا اگر نافرمانی کنید و گوش ندهید، به دنبال خدایان دیگر بروید و آنها را بپرستید، 18حالا من در اینجا به شما اخطار میکنم، شما نابود خواهید شد و در سرزمینی که در آن سوی رود اردن اشغال خواهید کرد، چندان دوام نخواهید آورد. 19من آسمان و زمین را شاهد میگیرم که امروز زندگی و مرگ، برکت و لعنت را در برابر شما قرار دادهام. پس زندگی را انتخاب کنید تا شما و فرزندانتان زنده بمانید. 20خداوند خدایتان را دوست بدارید، از او اطاعت کنید و به او وفادار بمانید، زیرا که او وسیلهٔ حیات شماست و به شما و فرزندانتان در آن سرزمینی که به اجدادتان، ابراهیم، اسحاق و یعقوب وعده فرموده است عمر طولانی خواهد داد.»
31
یوشع جانشین موسی میشود
1موسی در ادامهٔ سخنان خود به قوم اسرائیل چنین گفت: 2«من اکنون صد و بیست ساله هستم و دیگر توان رهبری شما را ندارم به جز این، خداوند به من فرمود که من از رود اردن عبور نخواهم کرد. 3خداوند خدایتان خودش پیش از شما به آن سرزمین میرود و مردمانی را که در آنجا زندگی میکنند، نابود میکند تا شما بتوانید سرزمین آنها را اشغال کنید. همچنین همانطور که خداوند گفته است، یوشع رهبر شما خواهد شد. 4خداوند این مردم را نابود خواهد ساخت همانطور که سیحون و عوج پادشاهان اموری را شکست داد و سرزمین آنها را نابود کرد. 5خداوند شما را بر آنها پیروز خواهد کرد و شما باید دقیقاً همانطور که فرمان دادهام، با آنها رفتار کنید. 6قوی و دلیر باشید، ترس و وحشت را به دلهای خود راه ندهید، زیرا خداوند خدایتان با شما خواهد بود. شما را تنها نمیگذارد و ترک نمیکند.»
7بعد موسی، یوشع را احضار کرده در حضور تمام قوم اسرائیل به او گفت: «قوی و دلیر باش، زیرا تو این قوم را به آن سرزمینی که خداوند به اجداد ما وعده فرموده است رهبری میکنی تا آنجا را متصرّف شوند. 8خداوند پیشاپیش تو حرکت میکند و همراه تو میباشد. او تو را تنها نمیگذارد و ترک نمیکند، پس نترس و هراسان مباش.»
قوانین باید هر هفت سال خوانده شود
9آنگاه موسی احکام شریعت را نوشت و به کاهنان که مسئول حمل صندوق پیمان خداوند بودند و همچنین به رهبران اسرائیل داد 10و به آنها فرمود: «در پایان هر هفت سال، یعنی در سالی که قرضها بخشیده میشوند، هنگام عید خیمهها و 11در وقتیکه همهٔ قوم اسرائیل در حضور خداوند در مکانی که خداوند برای پرستش خود برگزیده، جمع میشوند این احکام را برای آنها با صدای بلند بخوانید. 12همهٔ مردان، زنان، کودکان و بیگانگانی را که در شهرهای شما زندگی میکنند، گرد هم آورید تا همه بشنوند و بیاموزند و به خداوند خدایتان احترام بگذارند و از آموزشهای او با دقّت پیروی کنند. 13به این ترتیب فرزندان شما که هرگز قوانین خداوند خدایتان را نشنیدهاند، آنها را خواهند شنید تا زمانی که در سرزمینی که شما تصرّف خواهید کرد، زندگی کنند خواهند آموخت که از خداوند اطاعت کنند.»
آخرین دستورات خداوند به موسی
14خداوند به موسی فرمود: «وقت مرگت نزدیک شده است. یوشع را صدا بزن و با خود به خیمهٔ عبادت بیاور تا به او مأموریت بدهم.» پس موسی و یوشع به خیمهٔ عبادت رفتند. 15خداوند در ستون ابر ظاهر شد و نزد دروازهٔ خیمهٔ عبادت ایستاد.
16خداوند به موسی فرمود: «بزودی خواهی مرد. بعد از مرگ تو این مردم در سرزمینی که میروند، به من خیانت میکنند و خدایان غیر را میپرستند، مرا از یاد میبرند و پیمانی را که من با آنها بستهام، میشکنند. 17آنگاه در آن روز خشم من علیه آنها شعلهور خواهد شد و ایشان را ترک خواهم نمود و آنها نابود خواهند شد و پلیدی و دشواریهای فراوانی بر آنها فرود خواهد آمد تا در آن روز با خود بگویند 'بهخاطر نبودن خداوند در میان ماست که دچار این پلیدیها شدهایم.' 18به سبب پلیدی و پرستش خدایان دیگر، ایشان را یاری نخواهم کرد.
19«حالا این سرود را بنویس و به مردم اسرائیل بیاموز تا این مدرکی از جانب من علیه آنها باشد. 20من آنها را به آن سرزمینی غنی و حاصلخیز خواهم برد، همانطور که به اجدادشان وعده داده بودم. آنجا هرچه غذا بخواهند، خواهند داشت و به راحتی زندگی خواهند کرد امّا آنها از من روی گردانیده و خدایان دیگر را پرستش خواهند کرد. آنها مرا رد خواهند کرد و پیمان مرا خواهند شکست. 21به مصیبتهای وحشتناکی دچار خواهند شد. امّا این سرود هنوز خوانده خواهد شد و مدرکی علیه ایشان خواهد بود. حتّی قبل از اینکه من آنها را به سرزمینی که به آنها وعده دادم، ببرم، از افکار ایشان آگاهم.»
22در همان روز موسی این سرود را نوشت و به قوم اسرائیل آموخت.
23سپس خداوند به یوشع پسر نون فرمود: «قوی و دلیر باش، زیرا تو قوم اسرائیل را به سرزمینی که به آنها وعده دادم، هدایت میکنی و من همراه تو خواهم بود.»
24هنگامیکه موسی نوشتن همهٔ قوانین را در کتاب به پایان رساند، 25به لاویانی که مسئول حمل صندوق پیمان خداوند بودند گفت: 26«این کتاب را که حاوی احکام شریعت است بگیرید و در کنار صندوق پیمان خداوند خدایتان قرار دهید تا هشداری برای قوم اسرائیل باشد. 27زیرا میدانم آنها چقدر سرسخت و سرکش هستند. اگر حالا که زنده در کنار آنها هستم، چنین سرکشی میکنند، وای به حال زمانی که بمیرم. 28حالا تمام ریشسفیدان و رهبران قوم را جمع کنید تا این سخنان را به آنها بگویم و آسمان و زمین را بر آنها شاهد بگیرم. 29میدانم پس از مرگ من، مردم شرور خواهند شد و آنچه را به آنها آموختهام رد خواهند کرد، و آنها در آینده با دشواریها روبهرو خواهند شد زیرا آنچه را در نظر خداوند پلید است، بجا میآورند و خداوند را خشمگین خواهند کرد.»
سرود موسی
30سپس موسی تمام این سرود را برای همهٔ مردم اسرائیل خواند و آنها به او گوش فرا دادند.
32
1«ای آسمان و زمین سخنان مرا بشنوید!
و به آنچه میگویم گوش فرا دهید.
2تعالیم من مانند قطرات باران فرو خواهد ریخت،
و مانند شبنم به زمین خواهد نشست،
سخنان من، چون باران بر گیاهان تازه روییده خواهد بارید،
مانند بارانی است آرام، بر سبزههای لطیف.
3زیرا من نام خداوند را میستایم.
و قوم او عظمت او را خواهند سرود.
4«خداوند محافظ بزرگ توست،
کامل و عادل در همهٔ راهها.
خداوند شما، با وفا و قابل اعتماد است،
او امین و صادق میباشد.
5امّا شما بیوفا گشتهاید و لیاقت فرزندی او را ندارید،
ملّتی گناهکار و فریبکارید.
6ای قوم احمق و نادان!
آیا به این طریق، تلافی خوبیهای او را میکنید؟
آیا او پدر و آفریدگار شما نیست؟
آیا او نبود که شما را خلق کرد و از شما قومی ساخت؟
7«ایّام گذشته را بهیاد آورید، به سالهای قدیم بیندیشید،
و از نیاکانتان بپرسید تا به شما نشان دهند.
از ریشسفیدانتان سؤال کنید تا به شما بگویند.
8خدای متعال سهم هر قوم را داد؛
و برای هر کدام از آنها، جایی برای زندگی بخشید،
و مرزهای آنها را به نسبت تعداد بنیاسرائیل تعیین کرد.
9او فرزندان یعقوب را برای خودش برگزید.
10«او قوم اسرائیل را در بیابان
و در صحرای خشک و سوزان، سرگردان یافت.
او مثل تخم چشم خود، از آنها مراقبت کرد و آنها را پناه داد.
11مانند عقابی که به جوجههای خود پرواز میآموزد
و با بالهای گستردهٔ خود آنها را در ایمنی میگیرد،
خداوند اسرائیل را از سقوط نجات داد.
12خداوند به تنهایی آنها را هدایت کرد،
بدون کمک خدایان دیگر.
13«او آنها را بر فراز کوهها جای داد.
و آنها از محصول زمین خوردند.
آنها در میان صخرهها عسل وحشی یافتند.
و درختان زیتون آنها در زمین سنگلاخ رشد کرد.
14گاوها و بُزهای آنها شیر فراوان دادند.
آنها بهترین گوسفندان، بُزها و گاوها،
بهترین گندم، و بهترین شراب را داشتند.
15«قوم خداوند ثروتمند، امّا سرکش شدند؛
آنان فربه و سیر شدند.
آنها خداوند، آفریدگار خود را ترک کردند
و نجاتدهندهٔ نیرومند خود را رد کردند.
16با خدایان بیگانهٔ خود غیرت خداوند را برانگیختند
و با کارهای زشت خود او را به خشم آوردند.
17آنها برای خدایانی که واقعی نبودند، قربانی کردند؛
خدایانی که اجدادشان نمیشناختند،
خدایانی که قوم اسرائیل هرگز پیروی نکرده بود.
18آنها خدایشان، نجاتدهندهٔ توانای خویش را فراموش نمودند
و خدایی را که به آنها حیات بخشید، از یاد بردند.
19«وقتی خداوند این کارها را دید، خشمگین شد
و پسران و دختران خود را ترک کرد.
20خداوند فرمود: 'من آنها را ترک میکنم
تا ببینم که عاقبت آنها چه میشود،
زیرا آنها مردمی سرکش و بیوفا هستند.
21با بُتهای خود مرا خشمگین کردهاند،
با خدایان دروغین خود، غیرت مرا برانگیختند.
پس من آنها را به وسیلهٔ کسانیکه حتّی قومی به شمار نمیآیند، به خشم خواهم آورد.
من آنها را به وسیلهٔ ملّتی ابله، به غیرت خواهم آورد.
22آتش خشم من برافروخته میشود و تا اعماق زمین فرو میرود،
زمین و همهٔ چیزهایی را که در آن هستند
و کوهها را از ریشه میسوزاند.
23«'آنها را به مصیبتهای بیشمار مبتلا میکنم
و هدف همهٔ تیرهای خود قرار میدهم.
24آنها از گرسنگی و تب، جان خواهند سپرد،
آنها از بیماریهای مهلک، خواهند مرد.
حیوانات وحشی را به جان آنها خواهم انداخت
و مارهای سمّی میفرستم تا آنها را بگزند.
25جنگ، مرگ را در خیابانها میآورد،
ترس به خانهها حمله خواهد کرد.
مردان و زنان جوان خواهند مرد.
نه کودکان نجات خواهند یافت و نه سالمندان.
26میخواستم آنها را پراکنده کنم
تا خاطرهای از آنها در یاد کسی باقی نماند.
27امّا من نمیتوانم اجازه دهم که دشمنانشان بگویند
که آنها قوم مرا شکست دادهاند،
درحالیکه، این من بودم که آنها را شکست دادم.'
28«اسرائیل قومی نادان است.
آنها هیچ بینشی ندارند.
29اگر آنها خردمند بودند،
میتوانستند درک کنند که چرا شکست خوردهاند.
30چرا هزار نفر از یک نفر
و ده هزار نفرشان از دو نفر شکست خوردند؟
چون خدای توانا، آنها را ترک کرده بود.
خداوند آنها را به دست دشمن تسلیم نمود.
31دشمنان ایشان میدانند که خدایانشان ضعیف هستند
و چون خدای اسرائیل قدرتمند نیستند.
32دشمنانشان مانند مردم سدوم و غموره فاسد میباشند.
به تاكهایی میمانند که انگور تلخ و زهرآگین به بار میآورند،
33مانند شرابی که از زهرمار تهیّه شده باشد.
34«خداوند میداند که دشمنان چه کردهاند.
او به موقع آنها را تنبیه خواهد کرد.
35خداوند از آنها انتقام میگیرد و آنها را جزا میدهد.
بزودی آنها سقوط میکنند،
زیرا روز هلاکت ایشان نزدیک است.
36هنگامیکه خداوند ببیند آنها ناتوان شدهاند،
به آنهایی که او را خدمت کردهاند، رحم خواهد کرد؛
هنگامیکه او ببیند که چقدر بیچاره شدهاند
خداوند مردم خود را نجات خواهد داد.
37خداوند به آنها میگوید:
'کجا هستند آن خدایان پُر قدرتی که به آنها پناه میبردید؟
38شما از چربی قربانیهای خود به آنها دادید
و به آنها شراب برای نوشیدن دادید،
بگذارید تا بیایند و به شما کمک کنند،
بگذارید تا برای نجات شما بیایند.
39«'بدانید که من، تنها من، خدا هستم
و به غیراز من خدای دیگری وجود ندارد.
من میمیرانم و زنده میسازم. مجروح میکنم و شفا میبخشم.
کسی نمیتواند از دست من رهایی یابد.
40دست خود را به سوی آسمان بلند میکنم و میگویم:
به حیات خود سوگند،
41شمشیر برّاق خود را تیز خواهم کرد
و عدالت را اجرا خواهم نمود
از دشمنانم انتقام خواهم گرفت.
کسانی را که از من متنفّرند، مجازات خواهم کرد.
42خون آنها از تیرهای من خواهد چکید
و شمشیر من همهٔ مخالفان مرا خواهد کشت.
کسانی را که علیه من میجنگد زنده نخواهم گذاشت.
حتّی زخمیها و اسیران خواهند مرد.'
43«ای ملّتها شما باید با قوم خداوند او را ستایش کنید
هرکس را که آنها را بکشد، مجازات خواهم کرد.
او از دشمنان خود انتقام میگیرد.
و گناهان قوم خود را میبخشد.»
44موسی و یوشع پسر نون این سرود را خواندند تا مردم اسرائیل آن را بشنوند.
آخرین دستورات موسی
45هنگامیکه موسی دادن آموزشهای خداوند را به مردم به پایان رساند، 46به آنها گفت: «حتماً از همهٔ این فرامین که امروز به شما دادهام، پیروی کنید. آنها را به فرزندان خود تکرار کنید تا آنها با دقّت از همهٔ فرمانهای خداوند پیروی کنند. 47این آموزشها کلمات پوچی نیستند، آنها زندگی شما هستند. از آنها پیروی کنید و شما در سرزمین آن سوی رود اردن که بزودی تصرّف خواهید کرد، عمر طولانی خواهید داشت.»
48در همان روز خداوند به موسی فرمود: 49«به کوهستان عباریم، واقع در سرزمین موآب، مقابل شهر اریحا برو و از کوه نِبو بالا برو و سرزمین کنعان را که من به مردم اسرائیل خواهم داد بنگر. 50تو در آن کوه، همانطور که برادرت در کوه هور درگذشت جان خواهی سپرد. 51زیرا هردوی شما در حضور قوم اسرائیل، کنار چشمه مریبهٔ قادش، واقع در بیابان صین، حرمت مرا نگاه نداشتید. 52آن سرزمینی را که به قوم اسرائیل میدهم از دور میبینی، امّا وارد آن نخواهی شد.»
33
برکت دادن قوم توسط موسی
1این برکاتی است که موسی مرد خدا، قبل از وفاتش به قوم بنیاسرائیل داد:
2خداوند از کوه سینا آمد،
مانند خورشید برفراز اَدوم طلوع کرد
و از کوه فاران بر قوم خود درخشید.
آنگاه دهها هزار فرشته با او بودند
و آتشی مشتعل در دست راست او.
3خداوند قوم خود را دوست دارد
و آنانی را که متعلّق به او هستند، محفاظت میکند.
ما در مقابل پاهای او، سر فرود میآوریم
و پیرو فرامین او هستیم.
4ما از فرامینی که موسی به ما داده است، پیروی میکنیم.
آنها باارزشترین گنجینهٔ قوم ما هستند.
5وقتی طایفههای آنها و رهبران قوم اجتماع کردند،
خداوند پادشاه آنان گردید.
6موسی دربارهٔ طایفهٔ رئوبین گفت:
«رئوبین جاوید باد
با وجودی که تعدادشان کم است.»
7دربارهٔ طایفهٔ یهودا گفت:
«ای خداوند، به فریاد آنها برای کمک گوش فرا ده،
آنها را دوباره با طایفههای دیگر متحّد کن،
پروردگارا، برای آنها بجنگ
و آنها را در برابر دشمنان یاری ده!»
8دربارهٔ طایفهٔ لاوی گفت:
«تو ای خداوند، ارادهٔ خود را به وسیلهٔ اوریم و تُمیم
به خدمتگزاران وفادار خود لاویان، آشکار کن.
تو آنها را در مسا آزمودی
و در چشمه مریبه حقانیّت آنها را ثابت کردی.
9آنان بیش از پدر و مادر، برادران یا فرزندان خود
به تو وفاداری نشان دادند.
آنها از فرامین تو پیروی کردند
و به پیمان تو وفادار ماندند.
10ایشان به قوم تو خواهند آموخت
تا از قوانین تو پیروی کنند و در قربانگاه تو قربانی کنند.
11ای خداوند، به آنها کمک کن تا قوم نیرومندی گردند،
از کارهای دستهایشان خشنود باش،
دشمنان آنان را شکست ده
و نگذار دیگر برخیزند.»
12دربارهٔ طایفهٔ بنیامین چنین گفت:
«این قومی است که خداوند دوستش دارد.
و نگهدار اوست، او در تمام روز از آنها حفاظت میکند
و در میان آنها میخرامد.»
13دربارهٔ طایفهٔ یوسف گفت:
«خداوند زمین آنها را با باران
و آبهای زیر زمین برکت دهد.
14زمینهای ایشان با میوههای رسیده در زیر آفتاب
و فراوانی محصول در هر فصل برکت یابد.
15تپّههای کهن ایشان پر از میوههای خوب گردد.
16زمینهای آنها پر از نیکویی گردد
و خداوند که در بوتهٔ سوزان ظاهر شد،
از آنها خشنود باشد.
تمام این برکات شامل حال یوسف باد،
یعنی کسیکه سرکردهٔ برادران خود بود.
17یوسف، همچون گاو نیرومندی است،
چون شاخهای گاو وحشی،
شاخهای او هزار نفر طایفه منسی
و ده هزار نفر طایفه افرایم هستند.
با آنها قومها را زخمی میکند
و تا پایان زمین میراند.»
18دربارهٔ طایفههای زبولون و یساکار چنین گفت:
«ای زبولون در تجارت دریای خود سعادتمند شو
و ای یساکار ثروت تو در خانهات افزون گردد.
19آنان بیگانگان را به کوه خود دعوت میکنند
و قربانی راستین را در آنجا قربانی میکنند.
آنها ثروت خود را از دریا
و از شن ساحل دریا به دست میآورند.»
20دربارهٔ طایفهٔ جاد چنین گفت:
«سپاس آفریدگار را که سرزمین آنها را گسترش داد.
جاد مانند شیر صبر میکند
تا بازو یا سر را بدرد.
21آنها بهترین زمینها را برای خود برداشتند.
سهم رهبران به ایشان تعلّق گرفت.
هنگامیکه رهبران قوم اسرائیل گرد هم آمدند،
آنها از فرامین و قوانین خداوند پیروی کردند.»
22دربارهٔ طایفهٔ دان چنین گفت:
«دان مثل شیر جوانی است
که از باشان بیرون میجهد.»
23دربارهٔ طایفهٔ نفتالی او گفت:
«نفتالی بهخاطر نیکی خداوند، از برکات افزون برخوردار شده است،
سرزمین آنها از دریاچهٔ جلیل تا جنوب میرسد.»
24دربارهٔ طایفهٔ اشیر گفت:
«اشیر از طایفههای دیگر بیشتر برکت یافته است،
آرزو میکنم که مورد علاقهٔ برادران خود قرار گیرد.
و زمینش پُر از درختان زیتون باشد.
25شهرهایش با دروازههای آهنین حفاظت شوند.
و همیشه در امنیّت زیست کند.»
26ای مردم اسرائیل، هیچ خدایی چون خدای شما نیست.
او با عظمت خود از فراز ابرها به یاری شما میآید.
27خداوند همیشه مدافع شما بوده است.
دست جاودانی خدا همیشه پشتیبان شماست،
او دشمنان شما را بیرون راند، هنگامیکه شما پیشروی میکردید
و به شما گفت همه را نابود کنید!
28تا فرزندان یعقوب
در امنیّتِ سرزمین پُر از غلّه و شراب
آنجایی که شبنم از آسمان، زمین را آبیاری میکند، در آرامش به سر برند.
29ای اسرائیل، چه شادمان هستی،
هیچ قومی چون تو نیست،
قومی که خداوند نجات داده است.
خداوند سپر و شمشیر توست
تا از تو دفاع کند و تو را پیروز گرداند.
دشمنان تو برای ترّحم خواهند آمد
و تو آنها را لگدکوب خواهی کرد.
34
مرگ موسی
1موسی از دشتهای موآب به قلّهٔ نَبو، در کوه فسجه در شرق اریحا بالا رفت و در آنجا خداوند تمام آن سرزمین را به او نشان داد. سرزمین جلعاد از شمال تا شهر دان، 2تمام سرزمین نفتالی، سرزمین طایفههای افرایم، منسی، سرزمین طایفه یهودا، از جنوب تا دریای مدیترانه، 3قسمت جنوبی سرزمین یهودا و دشتی که از صوغر به اریحا، شهر درختانِ نخل میرسد. 4آنگاه خداوند به موسی فرمود: «این سرزمینی است که من به ابراهیم، اسحاق و یعقوب وعده دادهام که به فرزندانشان بدهم. من آن را به تو نشان دادهام امّا به تو اجازه نمیدهم که به آنجا بروی.»
5پس موسی خدمتکار خداوند، در سرزمین موآب در گذشت، همانگونه که خداوند فرموده بود. 6خداوند او را در درّهای، در سرزمین موآب آن سوی شهر بیت فغور، به خاک سپرد، امّا تا به امروز هیچکسی از محل دقیق گور او آگاه نیست. 7موسی در سن صد و بیست سالگی درگذشت. با این وجود، همچنان نیرومند بود و چشمان او به خوبی میدید. 8قوم اسرائیل برای او سی روز در دشتهای موآب سوگواری کردند.
9یوشع پسر نون، پُر از حکمت بود، زیرا موسی او را به جانشینی خود برگزیده بود، مردم اسرائیل از یوشع پیروی کردند و فرامینی را که خداوند به موسی داده بود، بجا آوردند.
10هرگز نبیای چون موسی در اسرائیل نبوده است، خداوند با او رو در رو صحبت میکرد. 11هیچ نبیای نشانهها و شگفتیهایی را که موسی، به دستور خداوند در برابر فرعون، درباریان و همهٔ سرزمین مصر ظاهر کرد، انجام نداده است. 12کارهای بزرگ و هیبتانگیزی را که موسی در برابر چشمان قوم اسرائیل نشان داد، هیچ نبیای، توانایی انجام آن را نداشته است.
© 2007 United Bible Societies
فصل بعدی
كتاب مقدس مسیحیان شامل ۶۶ كتاب میباشد كه در یك جلد جمع آوری شده است و مجموعاً كتاب مقدس خوانده میشود.
كتاب مقدس دارای دو قسمت بنام عهد عتیق و عهد جدید میباشد.
برای خواندن کتاب دیگری از کتاب مقدس، یک کتاب را از لیست انتخاب کنید.